خشونت علیه والدين!
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
زمانی که از خشونت خانگی صحبت میکنیم بیشتر افراد به خشونت افراد نسبت به شرکای عاطفي شان فکر میکنند. این خشونت می تواند فیزیکی، هیجانی و یا جنسی باشد. هرچند که تعریف خشونت خانگی عبارت است از هر گونه سواستفاده که در ساختار خانواده اتفاق بیفتد.
یکی از انواع خشونت که عموما به فراموشی سپرده می شود، خشونت کودک به والدین است. این نوع خشونت شامل بدرفتاری توسط نوجوانان و یا کودکان نسبت به والدین خود است. از آنجایی که این موضوع با ننگ و شرم همراه است بیشتر اوقات والدین بجای در خواست حمایت ،سعی می کنند این رفتار ها را ندیده بگیرند ،آرام کنند و یا تسلیم شوند . خشونت کودک به والدین نیز انواع مختلفی مانند: کلامی( تحقیر در کلام یا اسم گذاشتن روی والد)، خسارت مالی(رفتارهای تخریبی مانند مشت زدن به دیوار)،سو استفاده مالی(اخاذی پول) و خشونت فیزیکی شامل تهدید و ارعاب والدین باشد. گاهی اوقات حتی فرزندان نسبت به والدینشان خشونت جنسی نیز اعمال می کنند . مشخص شده است که خشونت کودک از والدین زمانی بیشتر اتفاق می افتد که کودک خشونت را از سمت والدین در سنین پایین تجربه کرده است.سازوکار این اتفاق مشخص نیست ولی مشخص شده که کودکانی شاهد خشونت بوده و یا مورد آزار قرار گرفتند ،استفاده از خشونت و کنترل را به عنوان راه حل مشکلات درونی می کنند. مشخص شده کودکان معمولا نسبت به والد غیر همجنس هم این الگوی رفتار را داشته است( برای مثال پسران بیشتر نسبت به مادرشان پرخاشگر می شوند اگر که مادرشان قربانی خشونت پدر باشد). این اثر در مردان بیشتر از زنان اتفاق می افتد.
کودکانی که در خانواده با خشونت روبرو می شوند در توانایی تنطیم هیجانات شان ضعیف هستند و ممکن است در موقعیت های خاص ، واکنش های هیجانی نامتناسب داشته باشند .
سایر عوامل موثر در این مساله عبارتند از: سومصرف مواد مخدر ، مشکلات در گروه های هم سن، مهارت های فرزند پروری ضعیف والدین(تربیت استبدادی یا سهل گیر).
مشکل اساسی در شناخت رفتارهای خشونت آمیز والد- فرزندی ، تفکیک این گروه از رفتار های کلی فرزندان که عموما ناشی از در هم ریختگی های هیجانی و رفتار ی هستند ،است. والدین بسیاری از اوقات در گزارش دادن این رفتار ها ناتوانند چرا که قصد دارند بین ارتباط داشتن با فرزندانشان و حمایت کردن از او و امنیت خودشان تعادلی بر قرار کنند . از سوی دیگر دقیقا برای والدین شفاف نیست که در این زمینه باید چه رفتاری انجام دهند.
زمانی که این مشکل شناسایی شود باید مانند هر مسله روانشناختی دیگری مسیر درمان طراحی شود. با اینکه برخی رفتارهای بچه ها در طول رشدشان طبیعی است( مثل به هم کوبیدن در یا داد زدن) اگر این رفتار دایما تکرار شود،باعث آسیب فیزیکی به والدین شود و یا درآنها ایجاد ترس کند باید به مشاور گزلرش شود.
با توجه به ماهیت رفتار(اسم گذاشتن روی والد یا خشونت فیزیکی روی او) و سن کودک باید به دنبال اقدامات جدی گشت . این اقدامات بین در خواست حمایت از دیگران تا مراجعه به روانشناس متغییر است. با اینکه برای والدین تایید رفتار ها از سمت کودکشان سخت است، باید به آنها در شناخت و تشخیص شان کمک کرد تا قبل از بزرگتر شدن ،جلوی آن گرفته شود و این نوع خشونت تبدیل به الگوی رفتاری کودک نشود.