روابط

اضطراب چطور رابطه را خراب می کند و چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟

خدمات تن دار نیک
  • مرجع آزمون های آنلاین رایگان
  • شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
  • فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
  • ارائه آموزش های صوتی و تصویری
  • ارائه مطالب علمی و روان شناسی
  • گروه سنی کودکان تا بزرگسالان

همه افراد نسبت به تأثیر اضطراب روی زندگی شخصی خود آگاهاند و سعی می کنند آن را کنترل کنند. درمانگران نیز اضطراب فردی را با تأثیر مستقیم آن روی خود شخص بررسی می کنند. کمتر کسی به تأثیر اضطراب روی رابطه زوجین به صورت مستقیم توجه می کند. اضطراب باعث دوره های پنیک می شود، احساس ترس و برانگیختگی در فرد ایجاد می کند و حس تنش را در فرد افزایش میدهد. این مشکلات در فرد مستقیما روی رابطه او با شریک زندگی اش تأثیر می گذارد. اگر زوجی با مشکلات رابطه و تنش در رابطه وارد اتاق درمان شوند، اضطراب شخصی آنها را بررسی می کنید؟ اضطراب چگونه و چرا روی رابطه اثر می گذارد و چگونه می توان از اثرات آن جلوگیری کرد؟

اضطراب اعتماد و ارتباط را از بین می برد.

اضطراب، ترس و نگرانی را در فرد افزایش میدهد و باعث می شود در لحظات ضروری از نیازهای درست طرف مقابل آگاهی پیدا نکند. در دوره های اضطراب، فرد با نیازهای شریک زندگی اش همگام نخواهد بود.

اگر فرد دائما نگران «چه خواهد شد» باشد، اینکه «چه اتفاقی افتاده» را از یاد می برد و همین بی توجهی باعث سیر مشکلات در رابطه زوجین می شود.

شریک زندگی این فرد تحت این شرایط احساس ندیده شدن خواهد داشت. به فرد مضطرب آموزش دهید در لحظه زندگی کند: اضطراب باعث می شود فرد زندگی در حال حاضر را رها کند. به او آموزش دهید در این زمان به جای فکر کردن در مورد چیزهایی که نمی داند، به دانسته های خود فکر کند.

اضطراب باعث می شود فرد در بیان خواسته هایش به مشکل بخورد.

کسی که در حال تجربه اضطراب باشد نمی تواند به خوبی احساسات خود را بیان کند. فرد مضطرب نمی تواند مرزهای شخصی اش را به خوبی تعیین کند و یا از اطرافیانش بخواهد به او نزدیک ش وند و یا دور باشند. از سوی دیگر از آنجایی که تجربه اضطراب ناخوشایند است، فرد تلاش زیادی برای سرکوب احساساتش می کند یا از سوی دیگر به قدری اضطراب آنها را آشفته می کند که بلافاصله صحبتی می کنند در حالی که باید به خود استراحت بدهند. اگر فرد احساس خود را به درستی ابراز نکند، اضطراب قوی تر می شود و حمله شدیدتری می کند.

تائید احساسات را به موقع و در زودترین حالت ممکن به فرد بیاموزید:

 اگر احساس فرد به درستی شناسایی شود تبدیل به فاجعه نمی شود. به فرد آموزش دهید احساساتش را به خوبی بشناسد، بداند که چگونه به طرف مقابلش نزدیک شود و تا چه اندازه از او فاصله بگیرد. به این صورت فرد نه دچار پنیک میشود و نه تجربه اضطراب را به تعویق می اندازد. با بروز به موقع احساسات فرد زمان این را هم پیدا می کند که در صورت نیاز مشکلاتش را با تکیه بر خود حل کند.

اضطراب باعث رفتارهای خودخواهانه می شود.

وقتی فرد در گیر تجربه اضطراب است، تمرکزش روی خود و مشکلات شخصی اش است. این تمرکز بیش از حد گاهی باعث می شود فرد فشارهای غیرضروری را به ارتباطش تحمیل کند. گاهی این تمرکز تا جایی پیش می رود که فرد برای محافظت از خودش در رابطه، از همدلی دوری می کند و برخوردهای دفاعی انجام می دهد. این رفتار حتی باعث می شود همین خودخواهی در طرف مقابل هم برانگیخته شود. همین موضوع وضعیت رابطه دو طرف را وارد مشکلات شدید می کند.

توجه به خواسته ها به جای توجه به ترس: به فرد توضیح دهید در زمانی که دچار ترس و اضطراب است، کنترل خود را با تنفس آموزی در دست بگیرد و زمانی را به دلسوزی برای خود و شریکش و رابطه شان در نظر بگیرد. از اینکه اجازه داده اضطراب او را درهم بشکند عذرخواهی کند و از شریکش درخواست حمایت کند.

اضطراب نقطه مقابل پذیرش است.

حالت درست نگرانی حسی است که به آدم نشان میدهد چیزی درست نیست. این حالت عموما باعث دل شوره و دل پیچه می شود و در صورت سلامت بودن به فرد نشان میدهد که مشکلی در میان است.

 اگر اضطراب نادرست باشد باعث می شود فرد از همه فعالیتها دوری کند. حتی زمانی که فعالیت ها برای او مفید هستند و خطری ندارند. حتی گاهی به فرد اجازه نمی دهد که تغییری در رویه زندگی اش ایجاد کند که منجر به بهبود شرایط زندگی اش شود چراکه احساس ناامیدی و ناتوانی کل زندگی فرد را در برگرفته است.

 به فرد مضطرب آموزش دهید نا آرامی و ناراحتی را تمرین کند! فرد نباید در مورد افکار ناراحت کننده وسواس داشته باشد یا آنها را نادیده بگیرد. باید به فرد آموزش دهید بداند که گاهی شریک زندگی اش احتیاج دارد که حضور کامل وی را حس کند و گاهی این مسئله برعکس می شود. فرد باید بداند که می تواند این لطف را به خودش بکند و از شریک زندگی اش بخواهد در لحظات اضطراب به او کمک کند تا وارد مسیر تغییر مثبت شود.

اضطراب شادی را از بین می برد.

 تجربه شادی در زمانی اتفاق می افتد که فرد احساس امنیت و رهایی داشته باشد. اضطراب کاری می کند که فرد دائما احساس ترس و محدودیت کند. علاوه بر این مغز و بدن برای لذت بردن از نزدیکی و صمیمیت ناشی از رابطه جنسی هم محدود می شوند. افکار منفی، ترس و اضطراب باعث میشوند فرد توانایی حضور در ارتباطش را از دست بدهد و نتواند از آن لذت ببرد.

از شوخ طبعی استفاده کنید! شوخ طبعی نقطه مقابل اضطراب است و می تواند با آن مقابله کند. به زوجین توصیه کنید بازی و خنده را در ارتباطشان وارد کنند. شوخ طبعی باعث می شود بدن حتی به صورت فیزیکی نیز از نشانه های اضطراب رها شود.

سخن پایانی ارتباط صمیمانه افراد باعث کاهش اضطراب می شود. اگر افراد یاد بگیرند چگونه برای کاهش و مدیریت اضطراب، به رابطه شان اعتماد کنند. افراد باید از لطمه ای که اضطراب به ارتباطشان میزند و سیکل معیوبی که گریبانشان را می گیرند آگاه باشند و آن را مدیریت کنند.

 

منبع
ravanboneh
نمایش بیشتر

ریحانه نصر اصفهانی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
error: