بازیهای خانگی برای افزایش تمرکز کودک
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
اغلب والدین با رسیدن کودکان به سن پیشدبستانی با تغییرات نوع زندگی خود و فرزندشان روبرو میشوند و نیاز دارند که در مورد رشد و بالندگی جسمی و ذهنی این دوره سنی اطلاعاتی داشته باشند تا از باید و نبایدهای رفتار با کودک پیشدبستانی آگاه شوند. در این مقاله به ویژگیهای کودک پیشدبستانی پرداخته شده است.
۲ تا ۶ سالگی کودک را اغلب سالهای بازی نامیدهاند و توصیه شده است که والدین اجازه دهند کودک با بازی کردن، آموزشهای لازم را فراگیرد و آموزش رسمی بهتر است از ۶ سالگی آغاز شود. در این سن کودک با انتظارات جدید والدین روبرو میشود. ساعتهای مشخصی از روز را به اجبار باید به تمرین مهارتهای نوشتاری، مفاهیم ریاضی و نقاشی کردن بپردازد و باید دست از بازی کردن بکشد. اغلب کودکان این تغییر روش زندگی را به سختی میپذیرند. برای اینکه بدانیم راه درست رفتار با کودک پیشدبستانی به چه صورت است، ضروری است که به تواناییها و ضعفهای کودک در این سن مسلط باشیم.
کودک ۶ ساله از لحاظ جسمی هماهنگی حرکتی بهتری پیدا میکند. حرکات درشت مانند دویدن و لیلی کردن را به خوبی انجام میدهد و سمت برتری او (استفاده از دست و پای چپ یا راست) کاملاً مشخص شده و در واقع نیمکره مغزی مسلط تعیین شده است که نشان تکامل مغز است. حرکات ظریف نیز بهبود یافته و کودک به خوبی میتواند از انگشتانش استفاده کند. میتواند دانههای تسبیح را به نخ بکشد و بند کفشهایش را ببندد. (برک، ۹۳)
وقتی در نظر بگیریم که کودکان در کشورهای صنعتی در دنیای پر از نمادهای مکتوب زندگی میکنند و با کتاب داستان، تقویم، لیستها و تابلوها روزانه سر و کار دارند، میتوان گفت که سواد آنها در حال شکلگیری است و مقدار زیادی درباره زبان نوشتاری آگاهی دارند. کودک پیشدبستانی ۶ ساله کلمات ساده را میتواند کپی کند و درک ترتیبی بین کمیتها را تشخیص میدهد که پایه یادگیری ریاضی محسوب میشود و همچنین در نقاشیهایش جزئیات بیشتری را مشاهده میکنیم. نکات فوق پایه کودک را در این سن مشخص میکند که سطح آموزش را باید بر اساس آن تعیین کرد.
اما از نظر ذهنی طبق نظریه پیاژه، کودک پیشدبستانی در مرحله پیشعملیاتی قرار دارد؛ یعنی هنوز بر عملیات ذهنی تسلط نیافته است و قادر به تفکرات عملیاتی یا منطقی نیست. بنابراین نتیجهگیریهای کودک مملو از موارد متناقض و اشتباهات منطقی است. در این مرحله زبان کمک زیادی به رشد شناختی کودک میکند و کودک اندیشیدن در قالب نمادها را آغاز میکند. جاندارپنداری در این دوره هنوز مشهود است و کودک اشیاء اطرافش را زنده و دارای احساس و عاطفه میداند. آموزش کودک را میتوان بر اساس این ضعفهای شناختی برنامهریزی کرد.
کودک در این سن ساعتهایی از روز را در کلاسهای نیمهرسمی پیشدبستانی میگذراند و کیفیت و شیوه تدریس در کمک به رشد کودک مؤثر است. در کلاسهای مبتنی بر برنامه تحصیلی که معلمان یادگیری کودکان را هدایت میکنند، حروف، اعداد، رنگها، شکلها و مهارتهای تحصیلی دیگر از طریق درسهای رسمی و اغلب با استفاده از تکرار و تمرین آموزش داده میشوند. انجام مداوم این روش انگیزش و سلامت هیجانی را ضعیف میکند و اینکه کودک مدت زمان زیادی را به صورت نافعال صرف نشستن و انجام دادن تکالیف کند، میتواند آسیبزا باشد. در مقابل این روش تدریس، روش کودکمحور قرار دارد؛ به این صورت که معلمان انواع فعالیتها را ارائه میدهند که کودکان از بین آنها انتخاب کنند و یادگیری بیشتر از طریق بازی صورت میگیرد. بهتر است که این دو روش با توجه به روحیات کودکان به صورت ترکیبی اجرا شود و با توجه به توانایی ذهن کودک بازی و داستانهایی در حین آموزش اجرا شود.
به دلیل اینکه کودک برای اولین بار به طور رسمی در محیط آموزشی عمومی قرار میگیرد و با توجه به نهادینه نشدن نظم، تمرکز در خانه و کلاس در حد مطلوب دیده نمیشود. مشکلی که اغلب والدین با آن دست به گریبان می شوند دشواری پذیرش نظم است. اغلب کودکان اولین بار ساعت خاص خواب و بیداری را تجربه میکنند و بهتر است که کودک در آن چارچوب قرار گیرد. دشواری پذیرش نظم اغلب در کلاسهای پیشدبستانی به صورت عدم تمرکز مشاهده میشود. در زمینه تمرکز کودکان، والدین میتوانند با انجام بازیهایی در خانه، ذهن کودک را برای دریافت آموزش عمومی و افزایش تمرکز، یاری دهند. در زیر چند بازی به عنوان نمونه مطرح شده است.
بازیهایی در خانه به منظور افزایش تمرکز کودک پیشدبستانی
یک لیوان آب سرخالی در دست کودک قرار دهید و از او بخواهید مسافت یک متر را بدون اینکه آب را بریزد طی کند. این بازی برای حفظ تعادل بین دست و پا و چشم کودک مؤثر است و باعث میشود نوشتن از روی کتاب برای کودک آسان شود.
برای کودک داستانهای صوتی تهیه کنید. موضوع داستانها را میتوانید بر اساس مسائل رفتاری کودک تعیین کنید تا جنبه آموزش رفتاری نیز تقویت شود. از کودک بخواهید داستان را نه در اتاق خودش بلکه در محیط عادی خانه و حین انجام کارهای روزمره خانواده گوش دهد و بعد در مورد داستان سؤال طرح کنید تا مطمئن شوید که کودک گوش دادن فعال داشته است. این کار باعث میشود کودک بهتر شنیدن را تمرین کند و عادت کند که در کلاسهای عمومی به صحبتهای معلم توجه داشته باشد.
تصاویری را به کودک نشان دهید و از او بخواهید تا به دقت به آنها نگاه کند. سپس تصویر را پنهان کرده و در مورد تصویر سؤال بپرسید. مثلاً اینکه چه رنگهایی در عکس دیدهای؟ چه اشکالی را مشاهده کردهای؟ موضوع عکس چه بود و…
از کودک بخواهید اتاق و وسایل را با دقت نگاه کند و بعد از او بخواهید برای مدت کوتاهی از اتاق خارج شود. تغییری در وسایل اتاق ایجاد کنید و پس از ورود کودک به اتاق، از او بخواهید تغییر را حدس بزند. این بازیها خوب دیدن را به کودک آموزش میدهند.
در نتیجه، اگر شناخت و آگاهی مطلوب در مورد ویژگیهای سنی کودکان وجود داشته باشد و همچنین با تعامل خانواده و مربیها و مسؤولان مراکز پیشدبستانی میتوان ضعفهای کودک را بهبود بخشید و از تواناییهای کودک برای آموزش بهتر و آمادگی برای سال اول تحصیلی استفاده کرد.