اختلالات کودکان

اختلال اضطراب جدایی کودک

خدمات تن دار نیک
  • مرجع آزمون های آنلاین رایگان
  • شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
  • فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
  • ارائه آموزش های صوتی و تصویری
  • گروه سنی کودکان تا بزرگسالان

اختلال اضطراب جدایی از زمره اختلالات اضطرابی و خاص کودکان است که در چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری در طبقه ای جداگانه ثبت شده است. این اختلال ناشی از جدایی کودک از کسانی است که به آنان دلبسته است و با نگرانی مفرط و نشانه هایی از قبیل امتناع از خوابیدن خارج از خانه، چسبیدن به والدین در خانه و بروز مشکلات جدایی هنگام رفتن کودک به مدرسه همراه است. در DSM.IV فقط اختلال اضطرابی دوران کودکی مشخص شده است. اگر چه کودکان و نوجوانان ممکن است به هر نوع اضطرابی که در بزرگسالان تشخیص داده شود مبتلا شوند، اما اختلال اضطراب جدایی خاص این دوران است.

آنچه اختلال اضطراب جدایی را از رفتار بهنجار متمایز می سازد نگرانی مداوم و غیرواقعی است، یعنی کودک بیش از حد نگران آسیب به دلبستگانش است. چنانچه نشانه های اختلال در کودک دیده شود وگویای آن باشد که وی به لحاظ بالینی دچار ناراحتی شدیدی است یا در زمینه های اجتماعی و تحصیلی یا سایر زمینه ها ضعیف عمل می کند، می توان آن کودک را مبتلا به اختلال اضطراب  جدایی دانست.

تقابل میان اضطراب بهنجار و نابهنجار بر اساس سن کودک، با اضطراب جدایی به خوبی نشان داده می شود. اضطراب جدایی عبارت است از وجود ناراحتی شدید کودک به هنگام پیش بینی جدایی یا متعاقب جدایی از فردی(مثلا مراقب) که کودک به او دلبستگی دارد. کسانی که تازه بچه دار شده اند معمولا در می یابند که حوالی 6 تا 8 ماهگی، کودکشان به شدت متکی به نظر می رسد. در این هنگام درخواست کودک برای هم اتاق بودن با بزرگسالان، در معرض دید بزرگسالان بودن ودر آغوش گرفته شدن توسط آنها افزایش می یابد و کودک در حضور غریبه ها احساس ناراحتی می کند. لذا، این این نتیجه گیری منطقی است که بگوییم دلبستگی و جدایی موضوعات عمده چالش های تحول و بالندگی در این دوره از رشد است.

این اختلال توسط اضطراب شدید در مورد جدایی از خانه یا نماد های دلبستگی اولیه (مانند والدین) مشخص می شود. کودکان مبتلا به این اختلال ممکن است هنگام جدایی یا هنگام پیش بینی جدا شدن گریه و ناراحتی زیادی از خود نشان دهند. این کودکان اغلب از اینکه حادثه خاصی موجب جدایی انان شود ترس دارند. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از تنها ماندن اجتناب کرده و اغلب سعی می کنند با دیگران و به ویژه با والدینشان بخوابند و از تنها ماندن در خانه اجتناب می کنند. انها خواهان سایه والدین خود هستند و از تنها ماندن در هر شرایطی اجتناب می کنند.

دلبستگی نوزاد به بزرگسال (بالبی، 1969) در جریان رشد وی نقش مهمی دارد و اختلال در آن ممکن است با اثرات نامطلوبی همراه شود. در ابتدای کودکی، اضطراب جدایی به طور طبیعی روی می دهد وبه عنوان بخشی از رشد طبیعی به طور طبیعی نیز فروکش می کند. در مقابل، اضطراب جدایی در کودکی 12 ساله نشان از اضطرابی دارد که ورای برنامه متعارف و قاعده زمان بندی شده رشد طبیعی است. این اضطراب نشانگر دلبستگی افراطی است و امکان دارد نشانه سازگاری غیرانطباقی باشد. داده های جمع آوری شده در بریتانیا به طور تلویحی نشان می دهد که اختلال اضطراب جدایی مقدمه آن اختلال اضطرابی در دوران بزرگسالی است که هراس اجتماعی نامیده می شود (سیلووه و همکاران، 1995).

این اختلال را می توان در هر سنی و حتی در بزرگسالان مشاهده کرد، اما شیوع ان به دوران قبل از بلوغ مربوط است. کاشانی و اورواشل دریافتند ابتلا به این اختلال به طور معناداری در کودکان 8 ساله بیشتر است تا کودکان 12 تا 17 ساله. کودکان بزرگ تر که این اختلال را دارند، با احتمال بیشتری به جدایی به مدت زمان طولانی تر فکر می کنند، از جمله ماندن بیرون از خانه در شب. هم چنین کودکان کوچکتر (5-8 ساله) اغلب نگرانی هایی در ترس از دست دادن محبت دارند. کودکان قبل از دوره نوجوانی نگرانی های رایج تری را درباره ی ناراحتی های هیجانی ناشی از جدایی ابراز می دارند، در حالی که نوجوانان 13 تا 16 ساله نگرانی هایی را در زمینه ی مشکلات تنی و امتناع از مدرسه بیان می دارند.

بیشتر وقت ها شروع اختلال اضطراب جدایی حاد است و اغلب پس از تغییر مهم و بروز حادثه ی بزرگی در زندگی رخ می دهد (مثل مهاجرت، مرگ در خانواده، بیماری سخت و طولانی). اما این اختلال ممکن است با انتقال های تحولی نیز مطابق باشد، انتقال هایی مثل ورود به مدرسه برای اولین بار، یا وارد شدن به دوره راهنمایی یا دبیرستان (کار، 1999). به نظر میرسد رخداد مجدد این اختلال با وقایعی مانند بیماری طولانی مدت و شدید یا دوره های تنش زای زیاد همراه باشد. دیده شده است نوجوانانی که به اختلال اضطراب جدایی مبتلا هستند، هراس اجتماعی و امتناع از مدرسه را نیز دارند. پزوهش ها نشان داده میزان غیبت در کودکانی که از مدرسه امتناع می کنند، با سن افزایش می یابد. این موضوع ممکن است پیچیدگی های تحولی را در کودکان بزرگ تر و نوجوانان منعکس سازد، و بیانگر افزایش ظرفیت های انان برای چالش های شناختی و فیزیکی باشد.

منبع
VeryWell
نمایش بیشتر

عظیمی

کارشناس ارشد روان شناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: