13 نکته مهم برای درمان افسردگی و روان درمانی

- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
زنان بیشتر از مردان برای درمان افسردگی، یا هر اختلال دیگر، به پزشک مراجعه میکنند. این در حالی است که اقدام برای درمان افسردگی و روان درمانی برای هر فردی که از آن رنج میبرد تا زمان بهبودی- و حتی چند ماه بعد که استاندارد زمان مراقبت در نظر گرفته میشود- ضروری است.
اگرچه گاهی دورههای افسردگی خودبهخود برطرف میشود، ممکن است این وضعیت چند ماه رنج فیزیکی و روانی، اندوه و بیمیلی به زندگی را به همراه داشته باشد و ضرر زیادی متوجه فرد، روابط و کار او سازد. شواهد نشان میدهد هرچه دورهی افسردگی طولانیتر باشد، احتمال عود افسردگی با شدت بیشتر در آینده افزایش مییابد.
روان درمانی و درمان افسردگی
چند روش موثر برای درمان افسردگی وجود دارد. روان درمانی یکی از این روشها است که هدف از آن اصلاح افکار و باورهایی است که به صورت ناخودآگاه زمینهی بروز افسردگی گشته است.
روشهای درمان افسردگی در صدد ارائهی روشهایی برای کنار آمدن با استرس، تجویز دارو برای تسکین علائم، مانند فکر به خودکشی، یا تسهیل روشهای روان درمانی (نورومدولاسیون) است که در آن به منظور بازگرداندن ارتباط موثر بین قسمتهای کلیدی مغز، اعصاب به صورت مستقیم تحریک میشوند.
به علاوه، افراد میتوانند با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی، از رژیم غذایی و ورزش ساده گرفته تا ملحق شدن به گروه سرود و تمرین مدیتیشن، به درمان افسردگی کمک کنند.
نتایج حاکی از این است که روان درمانی دست کم به اندازهی مصرف دارو موثر عمل میکند و ترکیب این دو روش برای بسیاری از افراد بهترین نتایج را به همراه دارد.
آیا ممکن است افسردگی خودبهخود رفع شود؟
ممکن است دورهی افسردگی خودبهخود برطرف شود اما در بهترین حالت این وضعیت چند ماه طول میکشد و در این مدت آسیب قابل توجهی به مغز و زندگی وارد میکند. به باور متخصصان، التهابی که در اثر افسردگی رخ میدهد به مرور زمان باعث زوال اعصاب میشود. این چرخه به تغییرات پاتولوژیک در مغز دامن میزند به طوری که بهبود یافتن فرد از افسردگی در آینده سختتر خواهد شد.
در یک تحقیق که روی بیماران دچار افسردگی عمده انجام شد، 23 درصد از بیماران که تحت درمان قرار نگرفتند ظرف سه ماه بهبود یافتند، حال 32 درصد بعد از 6 ماه بهبود یافته و 53 درصد بعد از گذشت یک سال خوب شدند. احتمال بهبود افسردگی بدون استفاده از روشهای درمان در کودکان و نوجوانان بیشتر بود.

چه زمانی باید برای درمان افسردگی اقدام کرد؟
هر دورهی افسردگی که بیشتر از دو هفته طول بکشد، از مزایای درمان برخوردار خواهد شد و هرچه درمان زودتر شروع شود، بهتر است. بالاترین احتمال بهبودی کامل از علائم و پیشگیری از عود افسردگی در صورت درمان زودهنگام اتفاق میافتد. بار افسردگی آنقدر گران است که اصلیترین علت نرفتن سر کار و پایین آمدن میزان فعالیت میشود و تاثیر مخربی روی روابط، زندگی خانوادگی، سلامت جسم و کیفیت زندگی میگذارد.
برای درمان افسردگی چهار روش اصلی وجود دارد: روان درمانی ، داروهای ضد افسردگی، نورومدولاسیون و تغییر سبک زندگی که هر کدام به جنبههای مختلف این اختلال میپردازد. افسردگی شدید و مزمن به ترکیب دارو و درمان شناختی رفتاری بهتر جواب میدهد. نشانههایی نظیر کاهش کجخلقی، افزایش انرژی، پریشانی کمتر، عادی بودن اشتها، افزایش توانایی تمرکز، بازگشت میل جنسی و داشتن حس بهتر نسبت به خود حاکی از واکنش مثبت افسردگی به درمان است.
افسردگی مقاوم به درمان یعنی چه؟
درصورتی که برای بیمار دارو تجویز شود، پزشک طی ویزیتهای منظم میزان تاثیر دارو را از طریق ارزیابی شدت علائم مورد بررسی قرار میدهد. اگر علائم تا 50 درصد کاهش پیدا کرده باشد، یعنی افسردگی به دارو واکنش مثبت نشان داده است. اما این واکنش کافی نیست.
حتی علائم خفیف نیز اثرات زیانبار روی مغز میگذارد و نه تنها احتمال عود افسردگی را بالا میبرد، بلکه در واقع بروز آن را تسریع میبخشد. اگر افسردگی نسبت به چند دارو، که به تنهایی یا در کنار سایر داروها مصرف میشود، واکنش نشان ندهد یا عوارضی در پی داشته باشد که غیر قابل تحمل است، میگوییم افسردگی نسبت به درمان مقاوم است.

روان درمانی چیست؟
دارو، علائم افسردگی را تسکین میدهد اما درمان آن نیست. افسردگی عمده در اثر عوامل مختلف مانند روش واکنش به استرس و تجارب و افکار منفی رخ میدهد. روان درمانی ، ریشهی افسردگی و نحوهی پردازش افکار و احساسات در ذهن فرد را هدف قرار میدهد و به افراد کمک میکند باورها، عواطف و افکاری را که منجر به بروز افسردگی در آنها شده است بشناسند.
افراد به کمک روان درمانی مشکلاتی را که باعث برانگیخته شدن افسردگی میشود یا به تداوم آن دامن میزند، تشخیص میدهند.
تراپی و روان درمانی افراد را به تجدید نظر در منابع لذت در زندگی وا میدارد و به آنها کمک میکند به زندگی خود تسلط داشته باشند. همچنین در پیدا کردن روشهای موثر کنار آمدن با شرایط به افراد کمک میکند. این مورد نه تنها در تسکین شرایط فعلی افسردگی موثر است، بلکه مانع از بروز مجدد آن هم میشود. تراپیست در درمان شناختی رفتاری به صورت فعال به بیمار کمک میکند تا الگوی افکار منفی را که منجر به بروز افسردگی شده است بشناسد و به چالش بکشد.
فرد به کمک تراپیست وضعیت و احوال خود هنگام هجوم رخدادهای بیرونی یا افکار منفی را توضیح میدهد و به کمک یکدیگر روشهای مناسب برای هر موقعیت- از مدیتیشن گرفته تا اصلاح افکار- را کشف میکنند. تحقیقات نشان میدهد بعد از 12 تا 16 هفته جلسهی هفتگی روان درمانی در مطب تراپیست، مزایای درمان شناختی رفتاری قابل مشاهده است. روش روان درمانی به خصوص برای جلوگیری از عود افسردگی مفید است.

داروهای ضد افسردگی چه تاثیری برای درمان افسردگی دارد؟
سیگنالهای الکتریکی در مغز پیام را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر میفرستند اما توسط سیگنالهای شیمیایی در سراسر شکاف کوچک بین سلولهای عصبی به هم متصل شدهاند. داروهای ضد افسردگی روی انتقالدهندههای عصبی، مانند نوراپینفرین، سروتونین، دوپامین و غیره که به گروهی از مواد شیمیایی به نام مونوآمین تعلق دارند، تاثیر میگذارند.
داروهای ضد افسردگی مانند SSRI (بازدارندهی بازجذب سروتونین، که شناختهترین آنها پروزاک است) میزان انتقالدهندههای عصبی را کاهش یا افزایش میدهد، به جای انتقالدهندهی عصبی عمل میکند یا گیرندههایی را که مواد شیمیایی عصبی به آن متصل میشوند تنظیم میکند.
شاید این تغییرات ناشی از تاثیر مواد داروهای ضد افسردگی باشد اما اصلیترین منبع بهبود یافتن فرد نیست زیرا این تغییرات سریع اتفاق میافتد اما شش هفته یا بیشتر طول میکشد تا داروهای ضد افسردگی باعث تسکین علائم شود. محققان بر این باورند که علت این تاخیر تشکیل پیوند جدید میان سلولهای عصبی (نوروپلاستی) است که راه را برای انعطافپذیری ذهنی و رفتاری هموار میکند.
تحقیقات نشان میدهد 40 تا 60 درصد از بیمارانی که تحت درمان با داروهای ضد افسردگی قرار میگیرند ظرف 6 تا 8 هفته با بهبود علائم روبهرو میشوند. طبق استانداردهای مراقبتی به محض رسیدن به مرحلهی بهبودی مصرف داروهای ضد افسردگی باید 4 تا 9 ماه دیگر ادامه پیدا کند.

چه زمانی از داروهای ضد افسردگی کتامین برای درمان افسردگی استفاده میشود؟
امروزه در شرایط کنترلشده از کتامین، که تا مدتها به عنوان مادهی بیهوشی به کار میرفت، برای معالجهی افسردگی مقاوم به درمان استفاده میشود. کتامین با دوز مشخص و طی چند ساعت به فرد تزریق میشود. این دارو سریع عمل میکند، به طوری که ظرف چند ساعت علائم تسکین مییابد و حدود پنجاه درصد از بیماران بعد از یک بار تزریق تا چند روز یا چند هفته از شر علائم خلاص میشوند. این دارو به خصوص برای افرادی که دچار فکر به خودکشی هستند مفید و در شرایط اضطراری بسیار پرکاربرد است. نوع دیگر کتامین، به نام اسکتامین، به بینی اسپری میشود.
کتامین گلوتامات، که یک انتقالدهندهی عصبی غیر مونوآمین است، را مسدود میکند و بدین ترتیب روی عملکرد سایر انتقالدهندههای عصبی تاثیر میگذارد. این دارو عوارضی مانند گسستگی و فشار خون بالا را به همراه دارد که در کنار تاثیر کوتاه مدت آن باعث میشود کمتر مورد استفاده قرار گیرد.

منظور از تحریک مغز یا نورومدولاسیون برای درمان افسردگی چیست؟
با افزایش آگاهی درمورد افسردگی، این اختلال کمتر به عنوان نارسایی شیمیایی-عصبی، مثل کمبود سروتونین یا دوپامین، و بیشتر به عنوان مشکل در سیستم عصبی (مشکل در فعالسازی یا تعامل بین گرههای کلیدی در شبکههای عصبی یا اختلال در خود شبکه به خصوص حین پردازش محرک احساسات، محرک پاداش یا عملکرد اجرایی) شناخته میشود.
درنتیجه، امروزه روشهای درمان شامل راهکارهایی برای هوشیار ساختن الکتریکی یا مغناطیسی فعالیت عصب از طریق تحریک اجزای مغز میشود. تصویربرداری عصبی نشان داده است که فعالیت غیرعادی در شبکههای مغز به قسمتهایی مانند هیپوکامپ، آمیگدال و قشر پیشپیشانی مربوط است.
هدف از نورومدولاسیون تحریک نوروپلاستی است تا باعث ایجاد پیوند عصبی جدید و الگوی تازهی فعالیتهای عصبی شود که انعطافپذیری ذهنی و رفتاری بیشتری را به همراه میآورد. تحقیقات نشان داده این دستگاه به مرور زمان روحیه و حافظهی فرد را به طرز قابل توجهی بهبود میبخشد. امروزه ورزشکاران منتخب و سایر افراد که به دنبال عملکرد بهتر هستند، قبل از انجام تمرین یک بار تحریکسازی مغز را انجام میدهند.

تحریک مغناطیسی مغز (TMS) برای درمان افسردگی چطور انجام میشود؟
در این روش، یک یا دو سیم به سر فرد وصل میشود و جریان مغناطیسی به آن وارد میکند تا جریان به بافتهای عمیق مغز که منشا بروز افسردگی است برسد. نوع و قدرت جریان الکتریکی در این روش اغلب همان است که در امآرآی مورد استفاده قرار میگیرد. انجام این روش به بیهوشی نیاز ندارد و تحریک مغز طی چند جلسه در مطب دکتر انجام میشود. تقریبا 60 درصد از افرادی که به داروهای ضد افسردگی واکنش نشان نمیدهند، با TMS به طرز قابل توجهی بهبود مییابند یا کاملا خوب میشوند.
اصلیترین انواع تحریکسازی مغز چیست؟
- در تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یک یا دو سیم به سر فرد وصل میشود و جریان مغناطیسی به آن وارد میکند تا جریان به بافتهای عمیق مغز که منشا بروز افسردگی است برسد. نوع و قدرت جریان الکتریکی در این روش اغلب همان است که در امآرآی مورد استفاده قرار میگیرد. انجام این روش به بیهوشی نیاز ندارد و تحریک مغز طی چند جلسه در مطب دکتر انجام میشود. تقریبا 60 درصد از افرادی که به داروهای ضد افسردگی واکنش نشان نمیدهند، با TMS به طرز قابل توجهی بهبود مییابند یا کاملا خوب میشوند.
- در تحریک جریان مستقیم درون جمجمهای (tDCS)، با قراردادن دستگاهی شبیه هدفون روی سر، جریان ضعیف الکتریکی از جمجمه به قسمتهای مختلف مغز فرستاده میشود. نیت اصلی از انجام این کار هدف قرار دادن قسمتهایی از مغز است که در دقت، درک، یادگیری و حافظه دخیل هستند و روی روحیه تاثیر میگذارند.
- تحریک عمقی مغز زمانی انجام میشود که افسردگی شدیدا نسبت به درمان مقاوم باشد. در این روش یک دستگاه روی قفسهی سینه وصل میشود تا سیگنالهای الکتریکی را به قسمتهای مورد نظر در مغز برساند. این دستگاه مثل پیسمیکر برای مغز است.
- تحریک متناوب با امواج تتا (iTBS) نوعی روش غیرتهاجمی تحریک مغز محسوب میشود که برای افسردگی مقاوم به درمان قابل استفاده است.

از کجا بدانم کدام روش درمان افسردگی برای من بهتر است؟
متخصصان بر سر این اصل توافق دارند که افسردگی خفیف به روشهای روان درمانی نظیر درمان شناختی و رفتاری پاسخ مثبت نشان میدهد و نیازی به مصرف داروهای ضد افسردگی نیست. نوع شدیدتر افسردگی به ترکیب دارو و روان درمانی بهتر جواب میدهد. داروهای ضد افسردگی بیشترین تاثیر را روی افسردگی متوسط تا شدید و نوعی از افسردگی که ذاتا مزمن است دارد.
روانپزشکان بالینی که در زمینهی درمان افسردگی تبحر دارند، عموما میدانند چه علائم یا مجموعه علائمی به کدام نوع از داروهای ضد افسردگی واکنش نشان میدهد. با این حال، در اغلب موارد، لازم است یک یا چند دارو یا ترکیبی از داروهای مختلف با دوز مناسب و کمترین اثر جانبی امتحان شود تا بهترین دارو برای بیمار مشخص گردد.
گاهی اثرات جانبی (مانند حالت تهوع، افزایش وزن، پرخاشگری، بیخوابی، از دست رفتن میل جنسی، اختلال در رسیدن به ارگاسم) عامل تعیینکننده برای ادامهی مصرف دارو است. زمانیکه علائم کاملا بهبود پیدا کند و بیمار احساس کند میتواند نسبت به زمان بیماری عملکرد بهتری از خود نشان دهد، یعنی درمان موفقیتآمیز بوده است.
آیا اسکنهای مغز به تعیین روش درمان افسردگی کمک میکند؟
اسکنهای مغز در تحقیقات به تشخیص قسمتهایی از مغز که کلید پردازش احساسات و تغییر ارتباطات عصبی در افسردگی هستند کمک میکنند. این اطلاعات راهنمای خوبی برای استفاده از انواع دستگاههای نورومدولاسیون به عنوان روش درمان است. همچنین محققان به کمک این اطلاعات توانستهاند میزان عمل و تاثیر دارو را ارزیابی کنند. به منظور تحقیق روی میزان اثرگذاری روان درمانی هم از اسکنهای مغز استفاده میشود تا عملکرد مغز قبل و بعد از درمان بررسی شود.
اما عکسبرداری عصبی در وهلهی اول ابزار تشخیص و تحقیق است و هزینهی زیادی به دنبال دارد. اگرچه این روش به تشخیص پیوندهای عصبی کمک میکند که در بروز علائم افسردگی موثر است، این کاربرد بیشتر به کار پژوهشهای علمی میآید. در مجموع باید گفت اسکن مغز هنوز قابلیت کافی برای ارائهی روش درمان مخصوص هر فرد را ندارد.

آیا اقدامات فردی به تسکین و درمان افسردگی کمک میکند؟
تغییر سبک زندگی به شدت در تسکین و درمان افسردگی موثر است. مهمترین عادت سالم، داشتن خواب کافی است. زیرا خواب برای داشتن احساس خوب ضروری است و روی تمام سیستمهای بدن و مغز تاثیر میگذارد. اگرچه اختلال در خواب جز آخرین علائم افسردگی است که کاملا برطرف میشود، با این حال داشتن خواب منظم لازم و ضروری است.
الگوی ثابت خواب به خودی خود روی متابولیسم بدن اثر میگذارد و خطر بیماری قلب و عروق را که با افسردگی در ارتباط است کاهش میدهد. به حداقل رساندن میزان تجربهی نادیده گرفته شدن و مورد خشونت واقع شدن هم اهمیت دارد. ثابت شده اگر فرد از نظر رفتاری فعال باشد، وضعیت افسردگی بهبود پیدا میکند و اگرچه تراپیست به انجام این کار کمک میکند، بیمار میتواند به تنهایی این روش را انجام دهد.
افسردگی باعث منزوی شدن فرد میشود. بیمار انگیزهی خود برای فعالیت را از دست میدهد و دوری از اجتماع او را از منابع مورد نیاز تحریک و لذت محروم میسازد. بنابراین، فعال بودن- حتی اگر خلاف انگیزهی فرد است- مزایای زیادی دارد. برای مثال، ارتباط اجتماعی منبع اصلی بهتر شدن روحیه است و با خنثی ساختن واکنش استرس روی جسم فرد اثر میگذارد. همچنین با ایجاد منبع لذت، با غم و اندوه افسردگی مقابله میکند.

بهترین راه برای کمک به فرد دچار افسردگی چیست؟
بهترین راه برای کمک به فرد دچار افسردگی بردن او نزد تراپیست است. روشهای مختلف دیگری هم برای کمک وجود دارد. مثلا میتوانید در انجام وظایف روزمره، که معمولا فرد مبتلا به افسردگی را پریشان میکند، کمک کنید.
از آنجاییکه فرد افسرده هرگونه فعالیت را کنار میگذارد، حتی وقتی این اختلال تمام انگیزهها را از بین میبرد، فعال ماندن و وا داشتن فرد به فعالیت بسیار مهم است. اگر میخواهید فرد را به فعالیت منظم وادارید، بهتر است به جای اینکه مدام به او یادآوری کنید ورزش کند، یک ژاکت به او بدهید و برای قدم زدن بیرون بروید.
ورزش، آفتاب و همراهی همگی تاثیر ضد افسردگی دارند. تغییر مکان هم همینطور. داشتن روتین منظم مانند خواب کافی کمک میکند. همچنین بهتر است ارتباط اجتماعی خود را با فرد افسرده حفظ کنید.
موثرترین روشهای درمان طبیعی افسردگی چیست؟
تحقیقات نشان میدهد رژیم غذایی ضد التهاب که به متابولیسم کمک میکند، ورزش منظم، آفتاب گرفتن، حمایت اجتماعی و رفاقت، خواب و رابطه جنسی تاثیر مثبتی روی علائم افسردگی میگذارند. تمام این موارد روشهای ارزان و غیر تهاجمی هستند که به تجویز نیاز ندارند. در واقع، این روشها همیشه به سلامت عمومی همهی انسانها کمک میکنند.
بسیاری از تحقیقات علمی نشان داده که رژیم غذایی سالم حاوی مواد ضد التهاب که معمولا در میوه، سبزیجات و ماهی چرب یافت میشود با نرخ پایین افسردگی در ارتباط است. به علاوه، در یک تحقیق تعدادی از بیماران افسرده به صورت تصادفی انتخاب شدند و از غذای حاوی کربوهیدرات، شکر و گوشت فرآوریشدهی کمتر استفاده کردند. علائم افسردگی در این بیماران نسبت به بیمارانی که رژیم غذایی استاندارد غرب را داشتند کمتر بود.
یادتان باشد افسردگی متابولیسم طبیعی بدن را مختل میسازد.
تحریک رفتاری نوعی تراپی است که لزوما به مراجعه به تراپیست نیاز ندارد: در این روش با تشویق بیمار به گزینش و شرکت در فعالیتهای پاداشدهنده که لذت مورد نیاز را به زندگی میبخشد، با علائم افسردگی مقابله میشود. آواز خواندن در گروه کر به افزایش سلامت روان کمک میکند:
هم آواز خواندن و هم برقراری روابط اجتماعی روی واکنش سیستم عصبی به استرس تاثیر میگذارد. فعالیت مذهبی از دیگر عواملی است که به دفع استرس کمک میکند.

چرا ورزش برای درمان افسردگی مهم است؟
ورزش یکی از موثرترین روشها برای شروع نوروپلاستی و خارج شدن از وضعیت افسردگی است. تحقیقات نشان میدهد انجام یک فعالیت ساده مانند پیادهروی فورا باعث رشد پیوندهای عصبی جدید، که اساس نوروپلاستی است، میشود.
به نظر میرسد ورزش مخصوصا باعث افزایش نوروپلاستی در هیپوکامپ (مرکز یادگیری و حافظه و قسمتی از مغز که در برابر تاثیرات مخرب استرس بیشتر آسیبپذیر است) میشود. به علاوه، بلند کردن وزنه و ورزشهای مقاومتی به افزایش قدرت پیامرسانی سلولهای عصبی کمک میکند.

برای درمان افسردگی به چه میزان فعالیت فیزیکی احتیاج است؟
انجام هر نوع ورزش باعث میشود فرد احساس کند دوباره کنترل زندگی خود را به دست گرفته است. تحقیقات نشان میدهد حتی 15 دقیقه فعالیت فیزیکی در روز- به خصوص بعدازظهر- تاثیر مثبتی روی روحیه، انرژی و خواب دارد. یک تحقیق که طی 11 سال روی 34 هزار بزرگسال انجام شد نشان داد حداقل یک ساعت فعالیت فیزیکی در هفته میزان ابتلا به افسردگی را تا 12 درصد کاهش میدهد.
