جایگزین تنبیه در کلاس
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
در بسیاری از نظامهای آموزشی گاه با این جریان روبرو میشویم که معلمان برای حفظ نظم در کلاس به تنبیه متوسل میشوند. استفاده از تنبیه در نظامهای آموزشی تأثیرات بسیار منفی بر جای میگذارد. این در حالی است که می توان از جایگزین تنبیه در کلاس استفاده نمود.
وقتی کودکی مورد تنبیه معلم قرار میگیرد، چنین فکر میکند که:
«اگر معلم حق داشته باشد مرا تنبیه کند، من هم حق دارم او را تنبیه کنم.»
با این وصف، اکثر معلمان هنوز انتظار دارند با استفاده از روشی که صرفاً باعث تسلیم موقت کودک میشود، به نتایج مثبتی دست یابند، در حالی که این روش نه فقط به یادگیری کودک کمکی نمیکند، بلکه تأثیری در تغییر و اصلاح رفتار او نیز ندارد. شاید معلمان بر این عقیده باشند که تنبیه و پاداش در آموزش و پرورش کودکان امری ضروری است و البته افراد نسبتاً کثیری نیز بر این باورند. برخی از معلمان بر این عقیده هستند که وحشت از تنبیه میتواند رفتار مناسب را در کودک ایجاد کند و چنانچه تنبیه به کار گرفته نشود، کودکان رفتار مناسب و مثبت را یاد نخواهند گرفت.
تنبیه در کلاس
بسیاری از فلاسفه و متخصصان تعلیم و تربیت بر این باور بودند که تنبیه برای بهبود رفتار انسانها بیفایده است.
نیچه در قرن نوزدهم نوشته است که :
“تنبیه انسان را سنگدل و بیتفاوت میسازد و احساس بیگانگی را تقویت میکند.”
هربرت اسپنسر حدود یکصد سال پیش ضمن اشاره به بیهودگی تنبیه در یک محیط دموکراتیک، به تفاوت میان تنبیه و پیامدهای طبیعی و تأثیر آن در تربیت کودک توجه کرد.
در جوامع استبدادی روش تنبیه و پاداش برای ایجاد هماهنگی و نظم، بسیار ضروری و مؤثر است ولی در جو دموکراتیک و متعادل حاکم بر جوامع امروزی، پاداش و تنبیه تأثیر زیانبخشی در رشد کودک دارد. در جامعه دموکراتیک، مسأله کنترل کودکان به وسیله والدین یا معملمان مفهومی ندارد و فشارهای بیرونی (محیطی) نمیتواند کودک را مجبور به اطاعت کند. با اعمال آن روشها کودک به مرور میآموزد که پاداش حق او است؛ بنابراین برای انجام هر کاری انتظار پاداش میبرد و در مقابل تنبیه، این ذهنیت را خواهد داشت که او هم حق تنبیه بزرگترها را دارد.
در نتیجه هر دو روش برای پرورش واقعی استعدادها کارآمد نیستند.
تحقیقات اخیر در زمینه آموزش و پرورش تعلیم و تربیت و روابط کودک ـ بزرگسال نشان میدهد که تنبیه صرفاً یک عامل بازدارنده موقت برای رفتارهای نابهنجار و مکرر کودک است.
پاداش نیز بسان تکیهگاهی موقت است و تأثیر چندانی در تغییر رفتار کودک ندارد.
اگرچه ممکن است که برخی از معلمان وقتی روش تنبیه را در تربیت دانشآموز به کار میگیرند، خود احساس رضایت کنند ولی استفاده از تنبیه به عنوان ابزار تربیت، بیفایده است.
جایگزین تنبیه در کلاس
حال ممکن است این سؤال مطرح شود که «در این صورت چگونه میتوان کودکان را بدون استفاده از این ابزار تربیتی (تنبیه و پاداش) تربیت کرد؟».
معلم به جای تنبیه میتواند از پیامدهای منطقی و طبیعی استفاده کند؛ چون تنبیه منجر به تلافی و مقابله به مثل میشود و نمیتواند روش تربیتی مؤثری باشد. البته پیامدهای منطقی باید توسط بزرگسالان به گونهای پیریزی شود که کودک به طور طبیعی منطق آن را تجربه کند؛
یعنی درک کند که این نتیجه کار ناپسند و اشتباه خود او است.
در این صورت کودک به طور تجربی متوجه نتایج کارهای خود میشود و از آنها یاد میگیرد.
با استفاده از پیامدها به جای تنبیه، معلم این امکان را فراهم میکند تا دانشآموز به طور طبیعی و منطقی نتایج اعمال خود را مشاهده کند.
تفکیک پیامدها از تنبیه کار آسانی نیست؛ گاه آهنگ صدا و نگرش معلم نسبت به کودک میتواند تنها تفاوت میان آنها باشد. برای مثال معلم ممکن است برای اینکه کودک را نسبت به نتیجه کارش آگاه کند، چنین بگوید: «تو خواهی دید که چه اتفاقی میافتد». با این گفته او را برای روبرو شدن با پیامدهای طبیعی آماده میکند ولی بیان همین جمله با صدای بلند و لحن تهدیدآمیز میتواند جنبه تنبیه به خود بگیرد.
با استفاده از پیامدها کودک فرصت انتخاب و تصمیمگیری در موقعیت خاص را تجربه میکند.
پیامدهای طبیعی که بر اساس جریان طبیعی حوادث رخ میدهد، آنهایی هستند که بدون دخالت بزرگترها باید انجام پذیرند.
در زیر به بهترین روشهای تربیتی اشاره میکنیم.
شرایط پیامدهای طبیعی رفتار به عنوان جایگزین تنبیه در کلاس
ـ پیامدهای طبیعی رفتار باید متناسب با رفتار اشتباه دانشآموز باشد، نه بیشتر و نه کمتر.
ـ تفاوت پیامدهای طبیعی رفتار و تنبیه این امر است که در تنبیه کودک نتیجه رفتار خود را به شدیدترین و خشنترین وجه میبینید اما در پیامد منطقی کودک درک میکند که این نتیجه منطقی رفتار او است.
ـ معلمان باید به دانشآموزان این امر را تفهیم کنند که خود آنها باید مسؤولیت کارها را بر عهده بگیرند.
ـ معلمان نباید مسؤولیت کارهای کودکان را به عهده بگیرند و نباید پیامدهای اعمال آنها را بپذیرند.
ـ معلمان هیچ حقی برای تحمیل تمایلات خود به کودکان ندارند؛
همچنانکه هیچ تعهدی هم در برابر خواهشهای بیمورد آنها ندارند.
در واقع معلمان باید این امر را بپذیرند که مسؤولیت برخی رفتارها بر عهده دانشآموز است.
ـ معلم هیچ حقی برای تنبیه بدنی کودک ندارد.
ـ معلمان موظفند کودک را برای یافتن بهترین راهحل راهنمایی کنند تا بتواند راحتتر با برخی شرایط کنار بیایند.
ـ معلمان نمیتوانند کودکان را مجبور به انتخاب الگوهای رفتاری مناسب کنند؛ تنها میتوانند رفتار مناسب را در آنها تقویت کنند یا الگوهایی را به آنها نشان دهند.
در نهایت این دانشآموزان هستند که تصمیم نهایی را میگیرند.
ـ معلمان ضمن استفاده از روش پیامد منطقی، نباید دائماً روشها را یادآوری کنند یا کودکان را مورد تهدید یا تمسخر قرار دهند.
به طور کلی نباید بیش از حد در مورد پیامدها صحبت کرد.
ـ استفاده از پیامد منطقی به عنوان تهدید یا اجرای آن با عصبانیت، تنبیه، محسوب میشود.
ـ معلمان نباید تنبیه را زیر پوشش پیامد منطقی استتار کنند.