پرخاشگری و دلایل آن در کودکان
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
مانند اغلب رفتارها، پرخاشگری هم رفتاری آموختنی و اکتسابی است. از محیط دریافت میشود، شکلی که میتوان آن راتقویت یا تضعیف کرد. در مورد کودکان مسئله بسیار حساس است، چون مانند تمام مطالبی که در کودکی آموخته میشود، رفتار پرخاشگرانه میتواند به شکلی ریشهدار و به شکل رفتار آموخته شده در وی تثبیت شود. کودکانی که سرمشقهای پرخاشگر داشتهاند، غالباً نسبت به دیگر کودکان پرخاشگرترند، این سرمشقها میتوانند والدین، افراد خانواده، شخصیتهای محبوب کودک و حتی شخصیتهای فیلم یا کارتونهای خشن و با ریتم نامنظم باشند.
تحقیقات در این مورد نشان میدهد پسرهایی که برنامههای خشن اعم از فیلم و کارتونهای خشن را دوست دارند، در ارتباطات فردی خود نیز با خشونت بیشتری رفتار میکنند. در حالی که پسرهایی که برنامههای فاقد خشونت را ترجیح میدهند هم رفتار متعادلتر و دور از خشونتی دارند. در بین دخترها هم گرایش و تمایل کمتری به مشاهده خشونت وجود دارد و به همین نسبت تقلید رفتار پرخاشگرانه هم کمتر است. در جوامعی که رفتار خشونتآمیز در میان زنان شایع یا پسندیده نباشد، طبیعتاً در برنامههای تلویزیون هم سرمشقهای خشونت در قالب الگوی زن خشن کمتر است یا اصلاً وجود ندارد. به همین جهت احتمالاً سرمشق خشن و پرخاشگر نداشتن برای دخترها باعث تمایل کمتر دختران به خشونت میشود. به ویژه اینکه در چنین جوامعی رفتار خشونتآمیز در میان دختران تنها تقویت بلکه تشویق هم نمیشود.
یکی دیگر از بدآموزی فیلمها- بازیهای کامپیوتری وکارتونهای خشونتبار، توسل به رفتار پرخاشگرانه در حل اختلافهای شخصی بین کودکان است.
صرفنظر از الگوسازیهای منفی گاهی نداشتن عزت نفس کافی یا احساس رفتار غیرمنصفانه کودک را به خشونت متمایل میکند.
مطالعات نشان داده است که بین تماشای زیاد برنامههای خشونتبار تلویزیون در ۹ سالگی همبستگی زیادی با میزان پرخاشگری در ۱۹ سالگی وجود دارد.
احساس ناکامی هم خود دلیل بسیار محکمی برای توسل به پرخاشگری است. اما الزاماً ناکامیها منجر به رفتار پرخاشگرانه نمیشوند و گاهی باعث انزوا یا واکنشهای خنثی نظیر قربانی شدن توسط پرخاشگر میشوند.
شرایط و موقعیتهای اجتماعی هم تشدید کننده یا تضعیف کننده پرخاشگری هستند.
مثلاً فقر، تبعیض، اختلاف طبقاتی فاحش اجتماعی، تراکم جمعیت، رفتار و دخالت مراجع قانونی در مواقع خشونت، و ارزشهای فرهنگی هم به پرخاشگری و آموزههای آن دامن میزند. به این ترتیب نقش والدین به عنوان ناظر کیفی بر بازیهای کامپیوتری- کارتون و فیلمهایی که برای کودکانشان مناسب میبینند بسیار سرنوشتساز و تعیینکننده است. والدین باید از تشویق و ترغیب کودکان به خشونت و پرخاشگری حتی به شکل شوخی و تقلید جلوگیری کنند و رفتارهای منصفانه را تشویق کنند.
خود پدر و مادر هم باید به عنوان الگوهای مهم و نیرومند رفتاری همراه با عزتنفس آرامش و تحلیلگر داشته باشند. توسل به رفتارهای قضاوتی شتابزده که منجر به رفتارهای آنی پرخاشگری در والدین میشود بسیار مخرب و آموزنده منفی است. اگر کودکان در والدین هیجان ملایم و مطابق با شرایط را ببینند میآموزند که به شتابزدگی و رفتار سائقی نیازی نیست.
در واقع رفتار سالم را خودبخود میآموزند. همانطور که بدون اینکه آگاه باشند زبان مادری را چگونه میآموزند، آرامش، عزتنفس، عدم تمای به خشونت و پرخاشگری را هم میآموزند و به محیط آرام و رفتار منصفانه عادت میکنند. حتی رعایت رفتار صورت خشن مانند اخم همیشگی، غرزدن، بدبینی، خردهگیری، قضاوتهای فوری بدون دلیل از جانب والدین درکودکان بسیار کوچک هم تاثیر میگذارد و آنان را مطابق والدینشان اخمو و بدخلق میکند.