علل کمرویی و خجالت کودک 1
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
کمرویی یک پدیده روانی ـ اجتماعی است. کمرویی یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه رشد، در خانه و مدرسه پدیدار می گردد با اینکه برخی از روان شناسان نظیر کتل (1983) بر این عقیده اند که بعضی بازمینه یا «سندرم کمرویی» متولد می شوند اما باید توجه داشت که بحث درباره سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی ، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست.
از نظر روان شناختی، عواملی همچون احساس حقارت، عزت نفس پایین، ترس، عدم توانایی و مهارت در انطباق با محیط، تنبیه و توهین در دوران کودکی، سبب بروز کمرویی می شود. البته زمانی که به منشا اصلی کمرویی پی برده شود، حتی از ریشه نیز قابل درمان خواهد بود. در بررسی کمرویی به طور مشخص باید به شرایط و عوامل ویژگی های شخصیتی نظام باورها و رفتارهای فردی موقعیت روانی اجتماعی اشاره کرد. به طور کلی، والدین یا یکی از والدین مبتلا به کمرویی، والدین پرخاشگر، خاموشی یا تجارب تحقیر شدن، خویشاوندان منتقد، مشکلات و مسایل خانوادگی شرم آور و خانواده های خونسرد از دلایل عمده بروز کمرویی محسوب می شود.
زیمباردو بر این باور است که کمرویی یک توجه افراطی به خود، اشتغال ذهنی به افکار، احساسات و واکنش های جسمانی خود است که می تواند حداقل شامل یک ناراحتی اجتماعی ضعیف تا یک ترس اجتماعی بازدارنده و شدید باشد[1]. زیمباردو هم چنین بر این باور است که کمرویی احتیاط مفرط در روابط بین فردی است و افراد کمرو به ویژه از ابراز وجود می هراسند، درباره شیوه واکنش دیگران به خود بسیار حساسند و به سرعت دستپاچه می شوند و نشانه های جسمانی اضطراب مانند بالا رفتن ضربان قلب، سرخ شدن چهره و ناراحتی معده را تجربه می کنند.
کیت معتقد است که بسیاری از افراد کمرو به جنبه منفی شخصیت خود زیاد توجه دارند، آن ها نقاط ضعف را بزرگ و نقاط قوت را کم ارزش می دانند. افراد کمرو نه تنها تصویری منفی از خود در ذهن دارند، بلکه درباره خود به قضاوت های غیرطبیعی می پردازند و احساس می کنند دیگران آن ها را قبول ندارند[2].
چیک و باس در مطالعات خود به این نتایج دست یافتند که کمرویی با مردم آمیزی پایین یکسان نیست. در حالی که مردم آمیزی با دیگران به صورت یک برتری در مقابل تنهایی است. چیک و باس کمرویی را برابر خود آگاهی از تنش در حضور دیگران می دانند که یکی از مهم ترین علائم تشخیص آن می تواند اضطراب ذهنی و اجتناب از رفتار اجتماعی باشد[3].
تعداد روز افزون افرادی که در ارتباط با دیگران مشکل دارند، افرادی که دستخوش ترس از برخوردهای اجتماعی و کمرویی اند، افرادی که هنگام ورود به جمع نمی دانند چه بگویند و چگونه رفتار کنند و احساس ناتوانی برای گفتگو با مردم و عدم همکاری با آن ها و نیز ناتوانی در تصمیم گیری برای مسائل روزمره دارند، همه باعث شیوع اضطراب، افسردگی و انزوای اجتماعی خواهد شد. این مسائل خود باعث طرد از اجتماع و تکرار چرخه ای معیوب می شود.
اریکسون در تقسیم مراحل رشد دوانی – اجتماعی معتقد است فرد در دومین مرحله رشد با دو موضوع روبرو می شود: خودکفایی در برابر شرم و تردید، احساس کنترل شدید یا از دست دادن کنترل می تواند پایه گذار احساس شرم و تردید در کودک گردد که تأثیر آن در تمام زندگی پایدار می ماند.
در دیدگاه روانکاوی، فروید ضمن بررسی مراحل شکل گیری شخصیت انسان از فعل پذیری و حالت انفعالی داشتن که در افراد کمرو و بدون قاطعیت زیاد دیده می شود بحث کرده است. وی اعتقاد داشت اگر در مرحله ی دهانی ارضاء بیش از حد یا ناکامی شدیدی پیش آید فرد در بزرگسالی دو منش خواهد داشت یکی منش اتکایی که سعی می کند همیشه دیگران را راضی نگه دارد، از خود اراده ای ندارد و احساس حقارت می کند و دیگری منش پرخاشگری که بعد در اثر آن فردی سلطه جو و فحاش می شود.
پژوهش های نشان داده، بین کمرویی و هوش هیجانی (منتظرغیب و احقر، 2010 )، رایطه ی کودک و مادر (ایپن، چیوباش، سالی و صابری، 2005 ) درماندگی آموخته شده (آگالیتیس و کالیوا، 2006 )، الگوی قدرت طلبی(استبدادی) (زرنقش و سمانی، 2010 )، گرایش فرهنگی والدین و زمینه های اجتماعی (گادینو، 2010 ) و درونگرایی (پازوکی و رستگار، 2009 ) رابطه وجود دارد.
[1] . Keith F. 2007
[2] . Lizgic F, Akyuz G, Dogan O, Kugu N. 2004
[3] . Cheek JM, Buss AH. 2006