علائم، علل و درمان اختلال احتکار
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
اختلال احتکار که با نام های اختلال انباشت انگاری یا اختلال ذخیره سازی هم شناخته می شود، در حقیقت یک نوع مقاومت مستمر در برابر دور انداختن متعلقات فرد است. هر چند برخی از این متعلقات ارزش خاصی ندارند اما فرد مقاومت زیادی برای نگه داشتن آنها از خود نشان میدهد. نامههای تبلیغاتی، روزنامههای قدیمی و چیزهایی که به نظر بیشتر افراد زباله هستند، از جمله این متعلقات هستند.
فرد مبتلا به اختلال احتکار ممکن است داراییهایی را که دیگر کاربردی ندارند، به دلیل وابستگی احساسی به آنها یا با باور به اینکه در آینده به آنها احتیاج پیدا خواهند کرد، نگهدارند.
افراد دچار مشکل احتکار ممکن است در برابر این وسوسه که اشیای بیشتری جمع کنند تا کل فضای زندگیشان پر شود، تسلیم شوند. انباشته شدن لوازم غیر ضروری و فقدان نظم و پاکیزگی میتواند ایمنی و سلامت فرد را در خانه به خطر بیندازد. به این ترتیب، اختلال احتکار میتواند مشکلات اجتماعی، شغلی و عملکردی ایجاد کند که نه تنها خود فرد بلکه اطرافیانش را تحت تاثیر قرار میدهد.
تمایل به احتکار اغلب از نوجوانی شروع میشود و با افزایش سن، این خصیصه بدتر میشود. برعکس فرد جمعکنندهی کلکسیون (کسی که اشیای خاص و مرتبط که ارزش معینی دارند را جمع آوری میکند)، فرد مبتلا به اختلال احتکار اشیای رندومی را جمعآوری میکند. همچنین بیش از حد به داراییهایی دل میبندد که ممکن است هیچ ارزشی نداشته باشند.
جالب است بدانید که حتی وقتی افراد مبتلا به احتکار قانع میشوند تا از این اشیا دست بکشند یا آنها را دور بیاندازند، این کار باعث ناراحتیشان میشود. در نهایت، تقریبا تمام سطوح خانهی فرد، شامل کف خانه، مبلمان و پیشخوانها پوشیده از این تودهها خواهند شد و فرد احتکارگر فقط یک مسیر باریک برای راه رفتن در خانه خواهد داشت.
افراد احتکارگر اغلب با رعایت بهداشت شخصی مشکل دارند. این افراد به دلیل شلوغی بیش از حد فضای خانه بیشتر در معرض خطر افتادن نیز قرار دارند. خانهی افراد احتکارگر نیز بیشتر از سایر افراد در خطر آتشسوزی نیز قرار دارد.
هرچه خانه انباشتهتر و مسدودتر شود، اضطرابی که فرد احساس میکند، به سبب هرجومرج محیط اطراف و شکایات اعضای خانواده، همسایهها و حتی پلیس محلی، بیشتر خواهد بود.
علائم اختلال احتکار
طبق اطلاعات موجود در کتاب DSM-5، علائم زیر معیار تشخیص اختلال احتکار هستند:
- مشکل مستمر در دور انداختن یا جدا شدن از داراییها، صرف نظر از ارزش آنها.
- مشکل در دور انداختن اشیا به سبب ناراحتی و اضطرابی که با این کار در فرد ایجاد میشود.
- مشکل در دور انداختن اشیا به صورتی که منجر به جمع شدن تودههایی در خانه و اشغال بیشتر محیط زندگی فرد میشود.
- احتکار ناراحتی یا اختلال قابل توجهی که از نظر بالینی در عملکرد فرد، شامل توانایی او برای حفظ یک محیط زندگی ایمن، ایجاد میکند.
در برخی موارد، مشکل در دور انداختن اشیا همراه با جمعآوری اشیایی است که نیازی به آنها وجود ندارند و هیچ فضایی برای نگهداری آنها در دسترس نیست.
فرد احتکارگر ممکن است کاملا قانع شده باشد که این کار، علیرغم اینکه شواهد برعکس این موضوع را نشان میدهد، مشکلساز نیست.
علل اختلال احتکار
علت اختلال احتکار هنوز شناسایی نشده است. هر چند طبق تحقیقات برخی از حوادث ممکن است خطر ابتلا فرد به اختلال احتکار را بیشتر کند. افرادی که یک حادثه تلخ را تجربه کردهاند، یا مشکل تصمیمگیری دارند و یا یکی از اعضای خانوادهی آنها مشکل احتکار داشته باشد بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال قرار دارند. اکثریت افراد مبتلا به اختلال احتکار، از نوعی اختلال اضطراب یا افسردگی نیز رنج میبرند.
اختلال احتکار به عنوان نوعی اختلال وسواس اجباری در نظر گرفته میشود و بسیاری از اختلالات وسواس اجباری ارتباط نزدیکی با اضطراب دارند. هیچ یک از علائم اختلال احتکار به دلیل داشتن مشکل سلامت روان یا جسمی دیگری نیست.
طی اطلاعات به دست آمده از یک مطالعه در بین دلایلی که افراد برای اختلال احتکار خود گزارش میکنند، اجتناب از اسراف کردن رایجترین دلیل بوده است.
درمان اختلال احتکار
احتکار ممکن است تا آخر عمر ادامه داشته باشد، اما درمان میتواند احساس نیاز به نگهداری اشیای غیرضروری را کاهش دهد. درمان همچنین میتواند به بهبود فرآیند تصمیمگیری، کاهش اضطراب و تقویت مهارتهای مرتبسازی فرد نیز کمک شایانی کند.
درمانهای اصلی مورد استفاده برای تسکین علائم اختلال احتکار رفتاردرمانی شناختی (CBT) و داروهای ضدافسردگی، مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) است.برای درمان این اختلال ممکن است هر دو روش درفتار درمانی شناختی و درمان دارویی همزمان به کار گرفته شوند. تجربه نشان داده است که درمان مبتنی بر همدلی نسبت به درمان تنها با CBT، میتواند موثرتر از درمان دارویی باشد.