تجربه کودک را عوض کنید
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربهای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.
گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگها و مادربزرگها نیز میشود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که میگوید «آبنبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمیکند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمیتوانند همکاری کنند و یا همکاری نمیکنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک میفهمد که والدین، از پدربزرگها و مادربزرگها متفاوتند.
تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان میتوانند به آسانی به هدیههای والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزینهایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرفهای تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمانهایی، بهطور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمیکند و یا از شما چیزی نمیخواهد. سپس به آن لحظههای ویژه را نیز اضافه کنید.
لحظههای ویژه میتواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.
برای تغییر رفتار کودک برنامهریزی کنید
اگر میخواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.
از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستنهای کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکانهای عمومی که در آنها چنان مضطرب میشوید که نمیتوانید با وجود نقنق کودک در مقابل خواستههای کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.
به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری میکند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی میکرد، برای شما هم مفید واقع شود.
مادر جرج به او گفت که تنها میتواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج میبایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.
همیشه تصمیم خود را بهطور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را میتوانید بخرید و چه چیزهایی را نمیتوانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی میخواهد. به چشمهای او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر میشود «ولی میتونی بعد از شام یکی بخوری».
تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد میکند و یا به این سو و آن سو لگد میزند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن میکند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.
از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواستهای کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواستههایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاشهایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست میکند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.
پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفتهای کودک بسیار مفید مییابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمرهای خواهد گرفت. نمرهها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزهای به انتخاب خودش بخرید.
یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی میخواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما میگویید: «نمیشود!» و او شروع به نق زدن میکند.
یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقیاش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچهها متوقف شود. در چنین حالتی به بچهها قول یک برنامه دیگر را بدهید.
چمند روز بعد دوباره بچهها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد میتواند همکاری کند.
کودک دائما چیزها را فراموش یا گم میکند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کردهایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقتگیر و گران نیز هست. صدای کودکانهای پای تلفن میگوید: «مامان، من کفشهای ورزشیام رو فراموش کردهام، میتونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»
معمولا تا هفت سالگی، این والدین هستند که تمام چیزها را برای کودکانشان به خاطر میآورند. بعد از آن، والدین فرض را بر این میگذارند که کودکان میتوانند بهطور فزایندهای مسئولیت قبول کنند. با این حال، معمولا کودکان بزرگتر به خود اجازه میدهند که فراموش کار باشند زیرا میتوانند برای جبران آن، به امید پدر و مادرشان باشند. بعضی از کودکان بسیار حواسپرت هستند و تنها هنگامی به یاد میآورند که دیگر کار از کار گذشته است. حواسپرتی میتواند نشانه بیماری اختلال در توجه باشد ولی معمولا صرفا یک علامت فراموشکاری است.
به خاطر آوردن و از پیش برنامهریزی کردن، مهارتهایی هستند که باید پرورش یابند. سعی کنید با راه حلهای زیر به کودک کمک کنید که کمتر فراموش کند.
با فراموشی خداحافظی کنید
همین الان شروع کنید و از گم کردنهای بعدی پیشگیری کنید یک الگوی سازماندهی و یک برنامه برای عمل ترتیب دهید که روند استقلال و مسئولیتپذیری را پرورش دهد.
به کودک جای مشخصیس برای نگهداری اشیائش، بدهید. اطمینان حاصل کنید که کودک جالباسی اختصاصی و جای به خصوص برای اسباب بازیها و کتابهایش، دارد. به این جاهای اختصاصی برچسب بزنید و از همان ابتدا از آنها بهطور مداوم استفاده کنید. کودک از شما تقلید خواهد کرد و در نتیجه، مهارتهای سازماندهیاش رشد خواهند کرد.
از تحسین استفاده کنید. هنگامی که کودک دنبال چیزی میگردد و آن را در جای مخصوصش پیدا میکند، او را برای قرار دادن شیء در جای مناسب تحسین کنید. هنگامی که کتش را به جالباسی آویزان میکند و یا این که یک اسباببازی را در جای خودش قرار میدهد، نکاتی را درباره بازدهی کارش و این که چقدر آسانتر دفعه بعد میتواند کتش یا اسباببازیش را پیدا کند، ذکر کنید.
به او آموزش دهید که از پیش برنامهریزی کند. با بزرگتر شدن کودک، راهبردهای سازماندهی خودتان را به او نشان دهید. (این امر ممکن است مستلزم این باشد که خودتان چنین مهارتهایی را به دست آورید) به کودک یک تقویم بدهید و در بعد از ظهر روزهای آخر هفته برنامه هفته آینده را مرور کنید و به او کمک کنید که فهرستی از چیزهایی که باید به یاد داشته باشد را تهیه کند. بر روی تقویم ساعات و روزهای مهمانیها و قرارها را ثبت کنید. گاهی یک فهرست یادآور روزانه نیز کمک میکند. تمام موضوعاتی را که کودک باید در آن روز به یاد بیاورد، بت کنید. فهرست را روی آینه، یخچال یا کتابچهاش بچسبانید و به او یادآوری کنید که به آن نگاه کند!
روش های یادآوری کودک
روشهای یادآوری را به بچه بیاموزید روشهای مختلفی وجود دارد که براساس آن، میتوانید به کودکتان آموزش دهید که به جای فراموش کردن، به خاطر بیاورد. این کار را به او از طریق نقش بازی کردن، تمرین مثبت و الگو قرار دادن آموزش دهید.
پاسخ درنگیده. به کودک خود آموزش دهید که قبل از ترک خانه بایستد و از خودش بپرسد: «آیا من چیزی را فراموش نکردهام؟» در مقابل درب توقف کند، تا ده بشمارد و اطمینان حاصل کند که چیزی را جا نگذاشته است. این کار را با وادار کردن کودک به جستجوی بدنی خودش کامل کنید.
جستجوی بدنی. به او یاد دهید که بدنش را از فرق سر تا نوک پایش وارسی کند و به دنبال اشیاء فراموش شده بگردد. «آیا کلاه، عینک، ژاکت، کیف، کتابها، دستکش، جامدادی و…. را با خود برداشتهام؟»
جستجوی اطراف. به او نشان دهید که چطور به دنبال چیزهایش بگردد و توجه کنید که آیا او میتواند با چشم یکی از وسایلش را که جا گذاشته است، نشان دهد یا نه. به او یاد دهید از چیزهایی که میبیند به عنوان نشانهای برای به یاد آوردن چیزهای دیگر استفاده کند. برای مثال، دیدن تکلیف شب بر روی تخته سیاه پیش از ترک کلاس، به او یادآوری خواهد کرد که چه چیزهایی را برای انجام تکلیف شب بردارد.
فهرستی تهیه کنید. فهرستی از اشیایی که باید در آن روز به خاطر آورده شوند، تهیه کنید و کودک را وادارید که آن را در جایی که به آسانی دیده شود، نگه دارد تا بدین وسیله چیزها را به خاطر بیاورد. تکههای کوچک برچسب (اتکیت) برای این منظور مناسب هستند.
به او اجازه دهید که راههای خودش را برای به یاد آوردن پیدا کند. یکی از کودکانی که ما میشناختیم، عادت داشت تکالیفی را که میبایست در منزل انجام دهد، هر روز در دفترچهای یادداشت کند. ولی معمولا فراموش میکرد که دفترچه را با خودش به منزل ببرد. به تدریج آموخت که تکالیف را کف دستش بنویسد. زیرا امکان فراموش کردن، آن تقریبا وجود نداشت! گاهی نمیتوانید به روشهای ابداعی کودک اعتراضی کنید.
از پیامدهای طبیعی استفاده کنید
موثرترین راه برای یادآوری، به خاطر آوردن پیامدهای فراموشکاری است. کودکان معمولا بسیاری از چیزها را به خاطر نمیآورند، زیرا پدر و مادرشان به جای آنها این کار را انجام میدهند: «ما نمیخواهیم که «جو» راکت تنیسش را گم کند، مجبور خواهیم شد برای او راکت دیگری بخریم.» «چون نمیخواهیم مجبور شویم کفشهای ورزشی را به مدرسه ببریم، به «ماری» یادآوری میکنیم که وقتی دارد به کلاس میرود، آنها را با خودش ببرد.» ولی این کار، عادت ماری یا جو را تغییر نخواهد داد. اگر اجازه دهیم که آنها نتایج فراموشکاری را تجربه کنند، کار درست خواهد شد.
نقش حافظل کودک را برعهده نگیرید. اگر کودک دستکشهایش را فراموش کرد، بگذارید همانطور بماند. ممکن است او نتواند آن روز در بازی شرکت کند. به مدرسه نروید و آن را برای کودک نبرید. به این موضوع توجه کنید که خیلی مواقع دلسوزیهای بیش از حد شما کار دست کودک میدهد و او را به همین صورت عادت میدهید و خیالش را راحت میکنید از این بابت که همیشه یکی هست که کارهایش را انجام دهد.
فراموش کردن را مشکلساز کنید. اجازه دهید که او در صورت امکان خودش شیء فراموش شده را پیدا کند. او میتواند برای پیدا کردن اشیاء گمشده تلفن بزند و یا این که به جایی برود (که در صورت لزوم با همراهی شما باشد) ولی خودتان هیچ تلاش غیر لازمی را انجام ندهید.
از تصحیح بیش از حد استفاده کنید. هنگامی که کودکتان چیزی را فراموش یا گم میکند، او را وادار کنید روشهای به خاطر آوردن را چند بار در حضور شما تمرین کند. اگر بِن عادت کرده است نهارش را فراموش کند، میتوانید درست قبل از رفتن او از خانه این موضوع را به او یادآور شوید، ولی بعدا او را وادار کنید که سه بار بیرون آوردن غذا از یخچال و گذاشتن آن در کیف مدرسهاش را تمرین کند. اگر سوزان کتش را در مدرسه جا میگذارد او را وادار کنید که نقش جستجوی بدنی را بازی کند. (مثلا وانمود میکند که در مدرسه یا خانه یک دوست در حال بازی در یک فیلم است.)
بلافاصله اشیاء گم شده را تهیه نکنید. کودک را وادارید که با انجام دادن کارهای بیشتر در منزل، بهای آن را بپردازد. یا این که او را وادار کنید که از پسانداز و یا پول تو جیبیاش دست کم قسمتی از بهای آن را بپردازد.
کوششهای دراز مدت کودک را تحسین کنید
کودک خود را برای مسئولیتی که پذیرفته است، تحسین کنید. یادداشتی از تعداد روزهایی که چیزی جا گذاشته شده یا گم شده است تهیه کنید. او را برای استفاده از روشهای به خاطر آوردن تحسین کنید. روی کارهای خوب تاکید کنید: «میدونی که سه هفتهست نهارترو فراموش نکردی؟ این کار رو ادامه بده. شرط میبندم که میتونی رکورد رو بشکنی».
کودک نمیتواند آرام بنشیند
یادگیری آرام یکجا نشستن، یکی از سختترین درسهایی است که کودکان خردسال باید بیاموزند. حتی چند دقیقه انتظار، به نظر کودک، ابدی میآید. کودک باید بداند منظور والدین از «آرام نشستن» چیست و بسیار مهم است که والدین در مورد انتظاراتشان واقعبین باشند. ولی این را در نظر داشته باشید که حتی به یک کودک خردسال نیز میتوان نشستن طولانیتر در سر میز شام، در مراسم و یا موقعیتهای اجتماعی را آموزش داد.
راه حلهایی که رد زیر میآید، بدین منظور طراحی شدهاند که چطور کودک آرام بنشیند و در عین حال نسبت به همکاریش احساس خوبی داشته باشد. این روشها بدین ترتیب هستند که از راه بازی کردن وارد میشوبید و راه حلهای اول برای کودکان خردسالتر و راه حلهایی که در آخر آورده شدهاند، برای کودکان بزرگتر مناسبترند. راه حلهایی را که با سن، مهارتها و شخصیت کودکتان سازگار هستند، انتخاب کنید.
راهکار دیگر مشاور کودک
بشمارید و کف بزنید کودک نوپای خودتان را روی صندلی بنشانید به او بگویید که میخواهید ببینید میتواند تا هنگامی که شما اعداد را میشمارید، روی صندلی آرام بنشیند یا نه. در حالی که با انگشتانتان اعداد را نشان میدهید از یک تا پنج بشمارید. او را تحسین کنید، در آغوش بگیرید و به او اجازه دهید که قبل از شروع مجدد، چند دقیقه در اطراف پرسه بزند. این بار او را بنشانید و بگویید: «حاضر برای نشستن، رفتیم!» و تا ده یا هر شماره دیگری که او برای آن آمادگی دارد، بشمارید.
مجددا موفقیت او را تحسین کنید و برایش کف بزنید، او را در آغوش بکشید و اجازه دهید که مدتی دور و بر گردش کند. به تدریج مدت زمانی را که او میتواند روی صندلی بنشیند، افزایش دهید و در ضمن با شمردن همراه با شادی و هیجان آشکار، در او یک حس موفقیت ایجاد کنید.
از زمانسنج (تایمر) استفاده کنید
هنگامی که کودک نوپای شما توانست به مدت شصت ثانیه در بازی «بشمار و کف بزن» (قسمت بالا) دوام بیاورد، بازی را عوض کنید. با یک زمانسنج گوش میدهد تا زنگ آن به صدا درآید. در این بین شما به تدریج و در عرض چند هفته مدت زمان آن را زیاد میکنید. در مورد کودکان بزرگتر با یک جلسه آموزشی آغاز کنید: «میخوایم ببینیم چقدر میتونی آروم بشینی» رزمان را اندازه بگیرید و نتیجه کارش را به او بازگردانید: «حالا بیا ببینم میتونی رکوردترو بشکنی یا نه!».
تذکر: این بازی را به مدت خیلی طولانی انجام ندهید و آن را هر روز نیز بازی نکنید. بازی، سرگرمی است، شکنجه نیست. از کودک انتظار نداشته باشید که مدت طولانی آرام بنشیند و هیچ کاری انجام ندهد. قوانین بازی را طوری ترتیب دهید که احازه فعالیتهای آرام نظیر خواندن یا بارزی کردن را به کودک بدهد. همیشه بهطور متناوب به کودک اجازه دهید بین آرام نشستنها به فعالیتهای بدنی بپردازد.
با ساعت مسابقه بگذارید
به مرور که کودکتان یاد گرفت از زمانسنج (تایمر) آشپزخانه استفاده کند، زمانسنج آشپزخانه را به موقعیتهای دیگر نظیر شام خوردن نیز وارد کنید. زمانسنج را برای یک مدت منطقی تنظیم کنید. اگر میتواند پنج دقیقه پشت سر هم پشت میز بنشیند زمانسنج را روی پنج دقیقه تنظیم کنید. به تدریج زمان را زیاد کنید و موفقیتهای کودک را تحسین کنید. گهگاه به او یک جایزه نظیر یک تکه اضافی از دسر بدهید. اگر کودک پیش از به صدا درآمدن زنگ زمانسنج بلند شد، به او بگویید که باید مجددا تلاش کند و زمانسنج را مجددا تنظیم کند.
اگر فکر میکنید قبل از به صدا درآمدن زنگ میخواهد بلند شود، این نکته را بهطور غیر مستقیم به او یادآوری کنید. مثلا به این ترتیب که شخص دیگری را دور میز به خاطر نشستن آرام او تحسین کنید. زمانی که دوباره نشست، کودک را تحسین کنید. برای کودکان بسیار کوچک، شلوغش کنید و هنگامی که کودک به زمان مورد نظر رسید، دست بزنید و او را تشویق کنید. هنگامی که کودک در یک مورد موفق شد، این روش را در موارد دیگر نیز به کار گیرید.
زمان گرفتن دقیق
این مورد یک نوع دیگر از بازی مسابقه گذاشتن با ساعت برای کودکان بزرگتر است. با استفاده از زمانسنج (تایمر) یا یک کرونومتر، به کودک اجازه دهید که خودش اهداف زمانیاش را تعیین کند. یک نمودار کوچک بر روی یک کارت ۵×۳ سانتیمتری بکشید. در روی محور افقی دقیقهها و ثانیهها و در روی محور عمودی، تلاشها را بنویسید. اجازه دهید کودک خودش رکورد اهدافش را ثبت کند.