بهترین نیروهای یک سازمان کدم اند؟
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
کاربرد مفهوم خودکارآمدی در روانشناسی کار و شغل
خودکارآمدی یکی از مفاهیم پرکاربرد در پژوهش های علوم انسانی است که نخستین بار به وسیله « باندورا » معرفی شده است. بر اساس این نظریه تغییر رفتار و حفظ آن تابعی از انتظارهای فرد درباره ی توانایی خود در انجام رفتار معین و انتظارهای مربوط به نتیجه حاصل از انجام آن رفتار است.
باندورا (۱۹۹۷) که بیان می کند انتظارات خودکارآمدی میانجی های اصلی رفتار و تغییر رفتارند. بعلاوه باندورا (۱۹۹۷) اشاره می کند که یکی از نقش های مهم مشاور کمک به مراجع در جهت افزایش انتظاراتش از خودکارآمدی با توجه به حیطه ی رفتارهای هدف، از طریق مداخلات مبتنی بر منابع اطلاعات کارآمدی است، یعنی، عملکرد قبلی، یادگیری جانشینی، متقاعدسازی کلامی و برانگیختگی هیجانی فیزیولوژیکی.
خودکارآمدی مسیر شغلی، کاربرد نظریه خودکارآمدی در مورد مشاغل
بتزو هاکت (۱۹۸۱) نظریه خودکارآمدی مسیر شغلی را با به کارگیری مفهوم خودکارآمدی برای رفتارهای شغلی ارائه کردند. به یک سری از کارها و اعمال که فرد در طی زندگی خود تجربه می کند، شغل گفته می شود (سوپر، ۱۹۸۰). از طرف دیگر، خودکارآمدی مسیر شغلی عبارت است از قضاوت افراد نسبت به توانایی های خود برای انجام کارها و مشاغل و پیشرفت در این زمینه در موقعیتهای مختلف (آندرسون و بتز، ۲۰۰۱). میزان خودکارآمدی مسیر شغلی می تواند باعث ایجاد انگیزه یا عدم آن برای انجام کار یا شغلی شود. خودکارآمدی مسیر شغلی پایین باعث می شود فرد تصمیم گیری های شغلی را به تأخیر بیندازد و یا از تصمیماتی که قبلا گرفته صرف نظر کند (بتز، ۱۹۹۲). کسانی که خودکارآمدی بالایی دارند موفقیت را برای خود خواسته و به دنبال حمایت و نتایج مثبت برای امیدها و آرزوهای شغلی خود می باشند. به طور کلی هر چه خودکارآمدی مسیر شغلی بیشتر باشد، افراد اهداف و مبارزات شغلی بزرگتری را برای خود ترسیم می کنند و به قول هایی که به خود داده اند، قوی تر عمل می کنند (باندورا، ۱۹۹۳، ۱۹۹۷). با خودکارآمدی پایین باید مبارزه شود و آنها را تغییر داد در حالی که خودکارآمدی بالا باید حمایت شود. علاوه بر این خودکارآمدی مسیر شغلی به عنوان پایه و اساس موفقیت در کار به حساب می آید که می تواند روی رفتارهای شغلی افراد بدون در نظر گرفتن مهارت و دانش آنها تأثیر گذار باشد. نسدال و پینتر (۲۰۰۰) به این موضوع اعتقاد دارند که خودکارآمدی مسیر شغلی در میان فرهنگهای مختلف یک عامل مهم از توانایی های فرد به حساب می آیند که باعث تداوم کاری فرد می باشند.
تأثیر عوامل بر خودکارآمدی مسیر شغلی
چهار عامل خودباوری تأثیر زیادی بر خودکارآمدی مسیر ش غلی دارند. فقدان تجربه های گذشته، آموزش های جانشینی و مشاهده ای ناکافی، عدم وجود مشوق های کلامی از دیگران در جامعه مثل معلمین، والدین، همکاران و مشاورین می توانند اثر منفی بر خودکارآمدی شغلی داشته باشند.
(بتز، هاکت، ۱۹۸۱).
علاوه بر این برانگیختگی هیجانات می تواند به طور مثبت یا منفی بر خودکارآمدی شغلی اثرگذار باشد (باندورا، ۱۹۸۲). به طور کلی اگر گذشتهی شخص شامل تجارب مثبت و موفقیت آمیز باشد که در آن خودکارآمدی شغلی او بالا رفته و تقویت شده باشد، سطح انتظارات، اعتماد به نفس و دامنه ی عملکرد ش غلی او افزایش می یابد (س وپر،۱۹۶۳). همچنین پایین بودن خودکارآمدی شغلی می تواند در ارتباط با تجارب منفی چهار عامل خودکارآمدی باشد؛ بنابراین این ضروری به نظر می رسد که تجارب مثبت شغلی در رابطه با عوامل خودکارآمدی تقویت گردد تا عقیده به خودکارآمدی افزایش یابد.