مهارت های زندگی

راهنمای برخورد با احساسات پیچیده!

خدمات تن دار نیک
  • مرجع آزمون های آنلاین رایگان
  • شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
  • فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
  • ارائه آموزش های صوتی و تصویری
  • ارائه مطالب علمی و روان شناسی
  • گروه سنی کودکان تا بزرگسالان

منظور از مفهوم «احساس پیچیده» زمانی است که احساسی بر ما چیره میشود که آشکارا منجر به بیقراری گشته و توضیح ماهیت آن بس دشوار مینماید. احساسات پیچیده نماینده ی قسمت اعظم هیجانات ما هستند و خود دربردارنده ی مجموعه ای از احساسات می باشند که ظاهرا با یکدیگر در تناقض اند. پس بهتر است راه تشخیص این احساسات را بیابیم تا وادار به تحمل اثرات زیانبار آن نشویم و ارتباط مؤثرتری با خود و با دیگران برقرار کنیم.

چکیده

 شناخت ماهیت و هویت احساساتی که در هر لحظه از روز تجربه میکنیم کار آسانی نیست، زیرا افکار و خودآگاه ما را تخدیر میکنند. برای مثال، بروز خشم میتواند در واقعیت نمود غمی بزرگ باشد. همان طور که گاهی اوقات نمیتوان مرز میان شادی، آشفتگی و ترس را به راحتی تشخیص داد. بسیار دیده شده است که فرد تلفیقی از عشق و نفرت یا دلسوزی و خشم و یا نفرت و ناراحتی را احساس نماید.

برخی موقعیتها و اتفاقات زندگی موجب غلبهی احساساتی مبهم بر فرد میگردند که روانشناسان چنین پدیدهای را «احساسات پیچیده» می نامند. تعریفی که دکتر ست جی. جیلی هان، استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا، از این پدیده ارائه داده است بدین شرح است: احساسات پیچیده مجموعهای از هیجانات و عواطف است که غالبا آزاردهنده و مخل اعصاب هستند چرا که اسم مشخصی برای معرفی آنها نمی یابیم.

لایه های احساسی

با مثالی روزمره شروع میکنیم: افسر پلیسی دستور توقف برای بازرسی خودرویمان را میدهد. پس از آنکه از نبود مورد مشکوک اطمینان یافت و مدارکمان را پس داد و خداحافظی کرد، درست در همان لحظه احساسات متفاوتی را تجربه خواهیم کرد؛ آسودگی خاطر از آنکه مشکلی وجود ندارد، در آن واحد عصبانیت از افسر پلیس به خاطر اتلاف وقتمان و نیز آمیزهای از هر دو احساس که منجر به بروز نوعی شعف و پیروزمندی از بابت اینکه افسر نتوانست چیزی علیه ما بیابد، میگردد. این احساسات هم ساخته در موقعیتی جدیتر، وخیمتر و چه بسا ناگوار، قادرند حالات هیجانی به شدت متلاطمی را رقم بزنند.

حال، شخصی را در نظر بگیریم که اخیرا یکی از والدین خود را که چندان هم با او صمیمی نبوده از دست داده است، والدی که حتی پس از مرگش نسبت به او به خاطر کودکی نه چندان شادش کینه دارد اما با این حال نمیشود گفت از او متنفر است . میتوان متصور شد که از دست دادن این پدر یا مادر ممکن است همزمان مایه ی اندوه، خشم، آسودگی خاطر و نیز احساس گناه شخص باشد؛ اندوه به علت مقدور نبودن دیدار دوباره، خشم از جهت سلب امکان بهبود رابطهی میان فرزند و والد، آسودگی از رفع الزام خویشتن داری و پذیرش سرزنش اطرافیان و احساس گناه ناشی از کمکاری و کم لطفی خود شخص. بدین ترتیب در مییابیم هیجانات و عواطف ما تا چه حد میتوانند متناقض باشند و نیز سبب شوند تا زیر بار احساسات انباشته، تعادل و توازن احساسی خویش را از دست بدهیم.

راه تشخیص دادن احساسات پیچیده

 پنج احساس پایه وجود دارد: شادی، غم، خشم، ترس و نفرت (البته برخی تعجب را نیز در شمار احساسات پایه قرار میدهند. در برخی موارد احساس ما بی واسطه و به تنهایی یکی از احساسات پایه است. هرچند، بعضی اوقات هر یک از این احساسات پایه پنجگانه که ذکر آن رفت، کلیتر از آن هستند که بتوانند نمایندهای مناسب و گویا برای آنچه در لحظه احساس میکنیم باشند. ترس آمیخته با نفرت و یا خشم آمیخته با ترس از این قبیل احساسات اند.

برای تشخیص ماهیت این احساسات، اولین قابلیتی که از آن صحبت خواهد رفت، داشتن ذهنی منعطف است. ابتدا باید به این مسئله باور داشت که نمیشود بر روی احساسات پیچیده برچسب زد چراکه اصولا در دسته ی مشخصی نمیگنجند.

همچنین باید از قضاوت احساسات از منظر اخلاقی خودداری کرد. چیزی به نام احساس خوب یا بد وجود ندارد. این کار به مدیریت بهتر احساسات و انرژی دریافتی از آنها کمک میکند. از سوی دیگر، نباید در ذهن خود مدام کلنجار رفت و به خود قبولاند که احساسی بر احساس دیگر غلبه دارد؛ شادی و غم قابلیت همزیستی دارند، بدون آنکه لزوما یکی بر دیگری غلبه داشته باشد.

اهمیت معنا کردن و ابراز نمودن احساسات پیچیده

به زبان آوردن هر چیزی سبب رهایی و آسودگی میگردد و به زبان نیاوردن آن به هر دلیل، سرکوب گر و استرس زاست. گاهی ممکن است احساسی آن قدر قوی باشد که خود را تحمیل کرده و در نتیجه نتوانیم آن را از خود دور کنیم یا تغییرش دهیم. با این وصف، میتوانیم از بار آن بکاهیم و با شناخت ماهیت و هویت آن، کمتر متحمل اثرات زیان بارش شویم. تنها راه آن تجزیه و به عبارتی تحلیل جزء به جزء این مجموعه احساسات است، تحلیلی که بر مبنای تفکیک احساسات کلی و نیز تأثیر متقابل آنها از یکدیگر صورت میگیرد. بنابراین، اگر احساس خود را در قالب کلمات بیان کنیم، نه تنها ارتباط مؤثرتری با سایرین خواهیم داشت، بلکه کیفیت گفتگوی درونیمان نیز بهبود خواهد یافت. به علاوه، این کار سبب شکل گرفتن درک بهتر از مخاطب، ایجاد یکدلی با وی و نیز برقراری آرامش درونی و بیرونی میگردد.

اما چگونه احساسات خود را تفکیک کنیم؟ به عنوان مثال، اگر آنچه احساس میکنیم «شادی خشم آلود» است.پس در واقع از شادی و خشم به طور جدا صحبت می کنیم .اگر احساس ما نوعی “ناراحتی تنفرآمیز و بزدلانه” است.عملا سه احساس پایه”غم-نفرت-ترس”دخیل اند.به این ترتیب احساسات مبهمی که در ظاهر به هم گره خورده اند و موجبات رنجش خاطر ما را فراهم می آورند.کاملا قابل تفکیک اند.

البته نباید فراموش کرد که هر یک از این احساسات پایه خود به انواع دقیقتری تقسیم پذیرند .از جمله خشم می تواند بر تکدر اعصاب ،غضب،ملالت و بسیاری انواع دیگر مشتمل گردد.پس یافتن واژه هی مناسب برای توصیف دقیق احساسمان از اهمیت بالایی برخوردار است.

دکتر مارک آر. لیری، استاد روانشناسی و علوم اعصاب دانشگاه دوک در ایالت کارولینای شمالی در آمریکا، به منظور فهم بهتر این مهم، روش صحبت از احساسات را به روش صحبت از آب وهوا تشبیه میکند. به گفته ی او، طوری میتوان عبارت «هوا خوب است» را بیان کرد که بار احساسی آن مشابه عبارت «من عصبانی هستم» باشد.

از طرف دیگر میتوان با اضافه کردن جزئیات و توضیحات بیشتر، بر دقت و ظرافت کلام افزود و عمق احساس را بر خود و بر مخاطب آشکار ساخت. «هوا خوب است ولی باد خفیفی هم میوزد، ابرهای سفید آسمان را پوشانده اند»

 دکتر ست جی. جیلی هان نیز به نوبه ی خود به تمام افرادی که حس میکنند تحت تأثیر احساسی ریشهدارتر و متلاطمتر از یکی از احساسات پایه قرار دارند، توصیه میکند تا برای برداشتن این فشار از روی خود، زمانی را به توصیف دقيق احساساتشان اختصاص دهند. در اینجا نمونهای از توصیف احساسات را میبینیم:

 من عصبانی هستم، اما ناراحت هم هستم، احساس میکنم به من خیانت شده، با این حال خیالم راحت است.

 تشخیص جزء به جزء «احساس مادر» یا به بیانی شناسایی لایههای احساسی علاوه بر کاهش اثرات زیان بار بیقراری ظاهرا بی دلیل (اما در واقع ریشه دار و با دلیل) سبب میشود از پس هر موقعیتی برآییم و مشکلات را حل کنیم.

احتمالا با این توضیحات به اهمیت کلمات در دست و پنجه نرم کردن با احساسات پیچیده پی بردید. سرودن شعر نیز به همین دلیل است؛ شعر زبانی است چندمعنایی که هیجانات و عواطف مبهمی را که در درون انسان خانه کرده اند منعکس مینماید. در حقیقت شعر فرای جوانب ادبی و هنری خود، راهی است برای ایجاد ارتباط با خود و با دیگران. تمرینی برای تکمیل فرایند تشخیص دادن، معنا کردن و ابراز نمودن احساسات پیچیده:

جمله ی «من وقتی … احساس … میکنم» را در نظر بگیرید. سعی کنید جاهای خالی این جمله را با انواع موقعیتها و احساساتی که در آن موقعیتها به شما هجوم میآورند پر کنید. هرچه در ذهنتان میگذرد را روی کاغذ بیاورید و در آخر به تحلیل آنها بپردازید. تلاش کنید تا با تفکر و تعمق صادقانه احساسات خود را دریابید. به یاری این تمرین خواهید توانست به هماهنگی و نظم درونی بهتری دست یابید و به درک بهتری از حالات احساسی خویش برسید.

References: 1.Salvi, Flavia Mazelin. 2019. Comment apprivoiser nos «émotions complexes ». psychologies.com. 7 May. https://www.psychologies.com/Moi/Se-connaitre/Emotionticles-et-Dossiers/Comment-apprivoiser-nos-emotions-compl exes(Accessed 2019-27-06) 2.Unknown author. 2019. Identifier, traduire et exprimer les émotions complexes. Nospensees.fr. 9 Mars. https://nospensees.fr/identifier-traduire-et-exprimer-les-emotions-complexes/ (Accessed 2019-27-06)

 

منبع
ravanboneh
نمایش بیشتر

ریحانه نصر اصفهانی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
error: