چطور مردان را برای مراجعه به روانشناس ترغیب کنیم؟

بر اساس تحقیقات موسسه پیشگیری از خودکشی آمریکا، مرگ و میر مردان بر اثر خود کشی حدود 3.54 درصد بیشتر از خانم ها گزارش شده است.

موسسه ی سلامت روانی آمریکا نیز گزارش داده است که بیش از 6 میلیون نفر از مردان هرساله با مشکلات روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنند.

موسسه ی ملی سوء مصرف الکل و انجمن الکلی ها نیز تعداد مردانی که بر اثر استفاده از مشروبات الکلی دچار مرگ شده اند را 62 هزار نفر اعلام کرده است که نسبت به 26 هزار مرگ و میر زنان در این زمینه، نشانگر بیشتر بودن سوء مصرف الکل در مردان می باشد که می تواند نتیجه ی مشکلات روحی و روانی باشد.

همچنین مردان نسبت به زنان 2 تا 3 برابر احتمال بیشتری دارد که دچار سوء مصرف مواد مخدر شوند.

افسردگی و خودکشی، یکی از بزرگترین دلایل مرگ و میر در بین مردان عنوان شده است اما با این وجود هم احتمال اینکه مردان برای درمان مشکلات روحی به روانشناس و مشاور مراجعه کنند کمتر از زنان است.

باورهای اشتباه درباره مشکلات روانی مردان

دکتر ریموند هابز، روانشناس موسسه BCBS در میشیگان معتقد است که مشکل اصلی در این زمینه آن است که مردان بیان کردن مشکلات روانی و افسردگی را نشانه ضعف می دانند و به همین علت مردان از مشاوره گریزان هستند.

او همچنین توضیح داد که این طرز فکر بسیار قدیمی و نقض شده است و اکنون با پیشرفت تکنولوژی و همچنین انجام آزمایشات و تحقیقات تخصصی در زمینه روانشناسی، ثابت شده است که مشکلات روحی و روانی از بسیاری جهات همانند دیابت یا دیگر مشکلات جسمی شناخته می شوند. اما بسیاری از افراد این دید را ندارند و بیماری های روحی خود را به چشم یک مساله شخصی نگاه می کنند و زیاد بودن آن را نشانه ی کم بودن بردباری و تحمل خود می دانند.

به دلیل همین باور اشتباهی که پیرامون بیماری های روانی وجود دارد و همچنین فشار جامعه به مرد برای قوی بودن، باعث شده است که مردان با مشکلات روانی دست و پنجه نرم کنند ولی به متخصص مراجعه نکنند.

بار مسئولیت مردانگی مخرب

مشکلی فقط به اینجا محدود نمی شود. تحقیقی که در موسسه ی روانشناسی آمریکا انجام شد نشان داد که برخی از مردان به دلیل ویژگی مردانگی ای که به صورت اشتباه به آن ها آموزش داده شده است در پیدا کردن دوست و همچنین برقراری روابط اجتماعی دچار مشکل هستند.

دکتر هابز توضیح می دهد که ” صحبت از مردانگی مخرب به نحوه ی تربیت و شرایطی که مرد در آن رشد کرده است باز میگردد. اگر شما به فیلم های قدیمی نگاه کنید متوجه می شوید که مرد قوی و مردانه در این فیلم ها بیشتر نیرومند و ساکت است. درحالی که این مدل از شخصیت از خیلی لحاظ ها دچار اشکال است.

احتمالا دلیل اینکه مردان نشانه های افسردگی را در خودشان سرکوب می کنند و کمتر بروز می دهند همین تصور از مردانگی است که در ذهن آن ها جای گرفته است. اما این شکل از مردانگی که در قدیم بیشتر تبلیغ می شد می تواند حتی نرخ افسردگی را افزایش دهد و این افزایش نرخ افسردگی با افزایش سوء مصرف مواد مخدر و الکل رابطه ی مستقیمی دارد.

بر اساس توضیحات دکتر هابز، هرچه مردان کمتر برای درمان نشانه های مرتبط با افسردگی اقدام کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که به مصرف مواد به عنوان یک راهکار مقابله ی ناسازگار روی بیاورند. وقتی که افراد با افسردگی، اضطراب و دیگر مشکلات روحی مواجه می شوند، تمایل بیشتری به مصرف الکل و مواد مخدر پیدا می کنند تا بتوانند این درد را در ذهن خود تسکین ببخشند.

اما مشکل اینجاست که چطور باید دید مردان نسبت به کمک گرفتن از مشاور و درمانگر را تغییر دهیم.

کاهش باورهای اشتباه درباره مشکلات روانی مردان

بسیاری از مردان به غلط تصور می کنند که باید به اندازه ای قدرتمند باشند که بتوانند همه ی مشکلات خودشان را به تنهایی برطرف کنند و نگران آن هستند که مطرح کردن مشکلات، نشانه ای از ضفع آن ها به شمار برود و اقتدار آنان را زیر سوال ببرد، حتی گاه در مشکلات جسمی.

به همین علت است که تلاش می کنند مشکلات خودشان را به سرعت حل کنند و یا حتی درصورت پیچیده بودن مشکل، آن را انکار کنند.

حل مشکلات مردان نیازمند این است که ابتدا این باورهای اشتباه از جامعه محو شوند.

ما باید در زمینه ی مشکلات روحی و روانی شفافیت بیشتری از خود نشان دهیم. هیچ کس از استرس مصون نیست. صحبت کردن با دیگران درباره ی استرس و تاثیراتی که روی زندگی ما می گذارد می تواند باعث افزایش همدردی و همدلی در جامعه شود. در مورد مسائل دیگر روحی نیز باید تجربیات خود را به صورت شفاف تری با دیگران به اشتراک بگذاریم.

دکتر هابز معتقد است که بسیاری از این باورها به آموزش اشتباه بر میگردد. همه ی ما باید بدانیم که مشکلات روحی نیز از بیماری های پزشکی به حساب می آیند و درمان های خوب و اثر گذاری نیز برای این مشکلات وجود دارند. همچنین افراد باید بدانند که مشکلات روحی درصورت درمان نشدن، به سرعت می توانند تبدیل به مشکلات فیزیکی و جسمی شوند، خصوصا اگر فرد با مصرف مواد مخدر و الکل به خود درمانی روی بیاورد. “سیروز، گاستریت و خونریزی بخشی از تغییراتی است که بر اثر پیشرفت مشکلات روحی ممکن است در مغز فرد ایجاد شود.

آگاهی و آموزش نقشی اساسی در شناخت این موارد به جامعه و تغییر باورهای اشتباه دارند.

چه زمانی مرد باید به مشاور مراجعه کند؟

اگر احساس می کنید که یکی از نزدیکانتان با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می کند یا اگر خودتان احساس نیاز به کمک یک متخصص روانشناسی دارید، این علائم را در خودتان جستجو کنید:

تغییرات در خلق و خو

کاهش عملکرد کاری

تغییر وزن

غم، نا امیدی یا بی انگیزگی

علائم جسمانی مانند سردرد و مشکلات معده

اگر حتی یکی از این علائم را در نزدیکان خود مشاهده کردید، به آن ها متذکر شوید که ممکن است دچار مشکلات روحی باشند و این نکته را به آن ها انتقال دهید که درخواست کمک برای این مشکلات نه تنها نشانه ضعف نیست، بلکه از قدرت تصمیم گیری درست فرد نشات می گیرد.

سعی کنید با یک درمانگر متخصص در زمینه ای که در آن مشکل دارید وقت رزرو کنید یا حتی اگر به هر دلیل علاقه مند به مراجعه ی حضوری نیستید، بسیاری مراکز روانشناسی هستند که مشاوره های تلفنی و غیرحضوری را ارائه می دهند که می توانید از آن ها استفاده کنید.

به عنوان یک عضو از جامعه وظیفه داریم در مورد زمان هایی که از لحاظ روحی در وضعیت نابسامانی قرار داشتیم برای دیگران تعریف کنیم و یادآور شویم چطور توانستیم از این شرایط با کمک گرفتن از متخصص و درمانگر عبور کنیم و به عنوان یک مرد که مردانگی را در کمک نخواستن می بیند باید بدانیم که این تفکرات به مرور زمان از جامعه در حال محو شدن هستند و سلامت شخصی ما بسیار مهم تر از این مسائل می باشد.