آیا می توان با بازی درمانی به کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی کمک کرد؟

اختلالات اضطرابی از شایع ترین انواع اختلال دوران کودکی هستند. بعنوان یک بازی درمانگر حتما در طول زندگی حرفه ای خود به این گروه برخورد خواهید کرد. آیا بازی درمانی میتواند به این گروه در درمان مشکلاتشان کمک کند؟

اضطراب چیزی است که همه مردم در سطوح مختلفی آن را تجربه می کنند. بچه ها در مراحل مختلف رشد، انواع مختلفی از اضطراب مانند اضطراب جدایی را تجربه میکنند. همیشه مقداری از اضطراب طبیعی است ولی زمانی که اضطراب کارکردهای عادی زندگی کودک رامختل کند نیاز به مداخله متخصصان است.

 بازی درمانی کودک محور می تواند بسیار حمایتگر و ه باشد و باید خط اول درمان اضطراب برای کودکان قرار گیرد.

علاوه بر این گاهی اوقات بازی درمانی هدایت شده نیز بعد از برقراری رابطه درمانی و مشاهده بازی آزاد کودک نیز می تواند موثر باشد. از منظر بازی درمانی، رویکرد CCPT اساس و بنیاد دیگر رویکردهاست که در آن درمانگر باید به کودک اجازه دهد تا خودش به جستجو، ابراز و تجربه احساسات، ادراک و افکارش بپردازد. در این میان درمانگر می تواند چیزی که کودک تجربه میکند را درک کند.

با این همه هنوز هم می توان از بازی درمانی ساختارمند و هدایت شده در درمان اختلالات اضطرابی استفاده کرد و در همان زمان از بازی درمانی کودک محور نیز بهره برد.

 همانطور که بعنوان یک درمانگر، رابطه درمانی را در هنگام بازخورد دادن و نگه داشتن فاصله در رویکرد کودک محور می سازیم، خوب است که با وارد کردن تکنیک های CBT در مواقع لازم سرعت کار را افزایش دهیم. این مواقع عبارتند از:

 1-کودک از یک سنی بزرگتر است و نیاز به بازی های مربوط به همان سطح رشدی دارد.

2-گر مدت زمان شما با کودک و یا تعداد جلساتتان محدود باشد.

یا

1- کودک در میانه طلاق والدین و یا تجاوز گیر کرده است.

2- بنظر برسد کودک در یک نوع خاص بازی گیر کرده است.

 

6 دلیل برای اینکه با بچه های مضطرب وارد درمان هدایت شده شوید:

۱. برقراری رابطه درمانی: کودکی که به تازگی وارد درمان و اتاق درمان شده است ممکن است با یک رویکرد خالص کودک محور خسته و کلافه شود.

۲. ارزیابی، آگاهی و درگیر شدن: مداخلات هدایت شده به کودک کمک میکند تا کیفیت و سطح اضطرابش را ارزیابی کرده و اندازه گیری کند.

٣. ایجاد افکار جایگزین: بازسازی شناختی در CCPT اتفاق نمی افتد. این روش به کودکان کمک میکند تا در طول فعالیتهای شاد، افکار اضطرابی خود را بشناسند و احساس قدرتمند بودن برای غلبه بر آنها را کسب کنند و حتی اگر خواستند آنها را تغییر دهند.

۴. آرامش پیدا : این کودکان یاد میگیرند چگونه پس از تجربه ناراحتی به آرامش برسند.

۵. انتخاب مسیر و نوع تمرکز متفاوت: با این تکنیک بچه ها می توانند مستقیما و با اراده خودشان افکارشان را در هنگام اضطراب به سمت دیگری تغییر دهند.

۰۶ رئیس خود شدن: این شیوه به کودک کمک میکند تا احساس کند کسی که رییس افکار است و کنترل آنها را به دست دارد خودش است. برای اینکه به رویکرد CCPT، ساختار شناختی رفتاری بیشتری بدهیم بازی ها و تکنیک های زیادی عنوان شده که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنم:

اول از همه به کودک مایندفولنس آموزش دهید:

بهتر است هر جلسه را با دوره های کوتاه مدیتیشن و مایندفولنس آغاز کنید.

 به این روش همزمان که به عنوان درمانگر با حضور کامل در جلسه شرکت میکنید، مراجع نیز انجام دادن اینکار را یاد میگیرد و با ذهن آماده تری وارد اتاق می شود.

 به این شیوه می توان تکنیک های دیگر را برای کودک قابل درک تر کرد. این تمرین در بهترین حالت باید به منزل کودک نیز راه پیدا کند.

اول از همه به کودک مایندفولنس آموزش دهید: بهتر است هر جلسه را با دوره های کوتاه مدیتیشن و مایندفولنس آغاز کنید. به این روش همزمان که به عنوان درمانگر با حضور کامل در جلسه شرکت میکنید، مراجع نیز انجام دادن اینکار را یاد میگیرد و با ذهن آماده تری وارد اتاق می شود. به این شیوه می توان تکنیک های دیگر را برای کودک قابل درک تر کرد. این تمرین در بهترین حالت باید به منزل کودک نیز راه پیدا کند.

ماکارونی ها و کارتهای :

 تعدادی برگه ببرید، روی آنها ليست چیزهایی را به همراه کودک بنویسید که او را نگران میکند. همه کارتها را روی زمین بچینید و به کودک یک ظرف ماکارونی خشک بدهید.

 می توان از خلال دندان و یا هر وسیله مشابه دیگری استفاده کرد. به او بگویید میتوانی در هر کارت هر چقدر که دوست داری ماکارونی فرو کنی.

 تعداد ماکارونیهای درون یک کارت میزان عصبانیت و نگرانی تو را نشان میدهد. این کار باعث می شود که کودک دید بهتری نسبت به اندازه نگرانی هایش پیدا کند.

بیسکوییت شانس:

 در قوطی های تخم مرغ شانسی و یا باکس های کاغذی دستساز شبیه بیسکوییت یک کاغذ با نوشته مثبت قرار دهید و در انتهای هر جلسه یکی از آنها را به او بدهید تا این جمله را در فاصله بین جلسات با خودش تکرار کند.

 میتوانید اینکار را در حضور کودک نیز انجام دهید. مهم، ایجاد حس خودارزشمندی در او است. تکنیکهای زیادی برای این درمان التقاطی وجود دارد. برای اینکه بتوانید درمانگر موثری باشید لازم است که بینش کافی به چگونگی ترکیب درمانها با یکدیگر را داشته باشید.

 گاهی با تسلط تنها به یک رویکرد نمیتوان مشکل یک مراجع را حل کرد. بعنوان یک بازی درمانگر باید قادر باشید به اندازه تن هر مراجعی، لباس بدوزید

والدین می توانند چه کاری انجام دهند تا به کودکشان در زمانی که ناراحت است. کمک کنند؟

. این جملات ساده را به آنها آموزش دهید.

در بیشتر اوقات والدین زمانی که فرزندشان بهم ریخته یا ناراحت است واکنش درستی نشان نمیدهند و همین امر باعث می شود فاصله آنها از یکدیگر زیاد شود. همین امر نشان دادن واکنشهای مناسب را در ادامه سخت تر میکند و باعث می شود آنها نیاز به کمک تخصصی پیدا کنند. توصیه های فرزندپروری در این موارد به افراد کمک می کند تا در این مواقع واکنش درستی نشان دهند.

 زمانی که کودک آسیب می بیند، نیاز به مراقبت های ویژه ای دارد که احساس راحتی کند و بتواند مساله را حل کند. بیشتر اوقات برای والدین بسیار سخت است که واکنش مناسب را بدانند و نشان دهند. گاهی اوقات در موقعیت های آزار، مشکلات قدیمی والدین هم به سطح می آید و باعث می شود اوضاع تنها بدتر شود.

 بهترین توصیه در این مواقع برای والدین این است که بجای اینکه سعی کنند تا اوضاع بهتر شود دست از تلاش بردارند و به پرسیدن این سوال اکتفا کنند: «من میتونم چه کاری برات انجام بدم تا احساس کنی الان دوست داشته شدی؟» با پرسیدن این سوال، والد در واقع در موقعیت ناراحتی کاملا در کنار فرزندش ایستاده است. این سوال تایید میکند که والد، هیجان منفی و ناراحتی او را تایید کرده و بجای اینکه سعی در درست کردن اتفاقات کرده باشد، در موقعیت حساس در کنار او قرار دارد.

گفتن این حرف برای ما بسیار ساده است ولی عمل کردن به آن برای والدین بسیار دشوار است. والدین دوست دارند تا مشکلات فرزندشان را حل کنند و به او کمک کنند. با گفتن این این جمله به او، نشان داده می شود که او دوست داشتنی است و مهم نیست چه اتفاقی افتاده باشد، والدین همیشه کنار او هستند.

 با کنار کودک ایستادن در مواقع ناراحتی و برگرداندن او به آرامش، از احساس تنهایی و جداشدگی او در ادامه جلوگیری می ش ود. والدین باید آماده باشند که در جواب سوال «چیکار می تونم برات بکنم تا احساس کنی دوستت دارم؟» بشنوند:

– من بستنی می خوام

– من یه اسباب بازی جدید میخوام

– به من میخوام تنها باشم

– یا ترکیبی از این موارد…

برای اینکه احساس امنیت و آسایش به کودک برگردد لازم است که قادر باشند به این خواسته ها پاسخ دهند.

در بسیاری از اوقات، والدین در لحظه قادر به براورده کردن خواسته کودک نیستند. در شرایط مشابه، باید بتوانند به کودک پیشنهاد جایگزینی بدهند تا همچنان احساس دوست داشتنی بودن بکنند.

 برای اینکه کودک احساس خوبی به خود داشته باشد، والدین می توانند متنی برای او بنویسند تا بعنوان تعهد از آن استفاده کند.

 این مساله به آنها نشان می دهد که احساس و هیجانها تمام نشده و از بین نمی روند.

 ممکن است او دوباره این احساس را داشته باشد و با این روش می داند که والدینش برای کمک به او برنامه ای دارند