رفتار افراد خودشیفته چگونه است؟
- مرجع آزمون های آنلاین رایگان
- شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
- فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
- ارائه آموزش های صوتی و تصویری
- ارائه مطالب علمی و روان شناسی
- گروه سنی کودکان تا بزرگسالان
برخی اوقات علائم و نشانههای خودشیفتگی تا اندازه ای متنوع است. برخی اوقات چندان هم که در توصیف های مربوط به این افراد در رسانه های مختلف می بینید این نشانه ها چندان واضح و آشکار نیستند. و این احتمال هم وجود دارد که اگر چه اختلال شخصیتی خودشیفتگی در فردی به صورت بالینی شناسایی نشده باشد اما برخی از ویژگی های مربوط به خودشیفتگی در فرد مشاهده شود که در این شرایط خودشیفتگی به تدریج تاثیری جدی و منفی بر روابط و زندگی روزمره افراد خواهد گذاشت. در ادامه علائم رفتاری خودشیفته ها مورد بحث قرار گرفته است.
علائم رفتاری خودشیفته ها
فرافکنی
افراد خودشیفته زمینه ای برای فرافکنی حالات خود دارند. احساس خود را واقعیت خارجی می دانند. احساس خود را ملاک ارزیابی و اندازه گیری می دانند. تصور می کند اگر او از چیزی لذت می برد، هر چند برای دیگری دردآور است، او هم بالاخره لذت می برد و یا خواهد برد. فکر می کنند اگر کسی به خاطر دیگری رنج ببرد، آدم خوبی بوده و عشق خود را به او نشان داده است.
اهمیت به ظاهر فیزیکی
افراد خودشیفته لزوما جذاب تر از بقیه نیستند اما شدیدا به ظاهر خود اهمیت میدهند و بر جذابیتهای فیزیکی خود تمرکز ویژهای دارند. با این وجود، همه افرادی که به ظاهر خود اهمیت میدهند نیز افراد خودشیفتهای نیستند اما ناخن ها، موها و چهره آرایش شده میتواند نشانه ای بر خودشیفتگی در فرد باشد.
شما را بازی می دهند تا به آنچه می خواهند برسند
دو چهره از خودشیفتگی وجود دارد:
- نوع برونگرا، خودپسند و جذاب که تا کنون در مورد آن صحبت کردیم.
- و نوع دیگر که کاملا متضاد با نوع اول است: آسیب پذیر، دارای حساسیت فوق العاده، اضطراب ناشی از عدم اعتماد به نفس و ممکن است درونگرا به نظر برسد، اما به تصورات و فانتزی های خودبزرگ بینانه پناه برده و از آسیب پذیری خود برای بهره برداری از دیگران استفاده می کند.
در هر دو نوع از خودشیفته ها تمایل به استثمار و بهره بری از دیگران از طریق دستکاری احساسات آنها دارند. خودشیفته برونگرا تا زمانی که به خواسته خود برسد متملق و جذاب خواهد ماند. فرد استینسون، روانشناس، دریافت که مردان بیشتر احتمال دارد خودشیفته باشند. خودشیفته درونگرا ترحم و همدلی شما را بیدار می کند. هر دو نوع خودشیفته از نظر احساسی، جنسی، اجتماعی و جسمی از شما سوء استفاده خواهد کرد.
برای افراد خودشیفته همه چیز درباره آنها است
آنها عاشق صحبت درباره خود هستند. سوزان هایتلر، روانشناس بالینی می گوید: “هسته عملکرد ناسازگازانه فرد خودشیفته در اختلال گوش دادن است.” وقتی با فرد خودشیفته صحبت می کنید او واقعا گوش نمی دهد بلکه منتظر صحبت درباره خود است. آنها مکالمه را به آن سمتی که خود می خواهند ادامه می دهند. ممکن است از شما درباره روزتان سوال کنند اما آنها می خواهند به آن موضوعی که می خواهند درباره اش صحبت کنند برسند. در نهایت آنها از اینکه شما بخواهید نظرتان را بیان کنید عصبانی می شوند. همیشه حق با اوست حتی اگر نتیجه گیری آنها غیرمنطقی باشد.
اظهارات خودبزرگ بینانه
افراد خوشیفته از این سخنرانی ها برای جلب توجه و کسب اعتماد و تحسین دیگران استفاده می کنند. این خودشیفته ها خود را محق می دانند. به جای آنکه بگویند: “هنوز چیزهای زیادی هست که من باید یاد بگیرم اما من تقریبا مطمئن هستم که موفق می شوم.” آنها جملاتی شبیه به این می گویند: “من صادقانه احساس می کنم لیاقت من برای ترفیع بیشتر از سایر همکارانم است.”
در حالت شدیدتر، خودشیفته بزرگ بین، مستعد ابتلا به هذیان خودبزرگ بینی است. آنها “بهترین” هستند. یک خودشیفته پاتولوژیک معتقد است که می تواند معروف ترین فرد در آمریکا باشد، (آنها یک نام شخص مشهور را می گویند و خودشان را با آن شخص مقایسه می کنند یا ادعا می کنند که آنها ارتباط شخصی با یک شخص مشهور دارند). آنها فکر می کنند که برای هدایت و رهبری جهان مناسب هستند.
آنها دائما با شما بحث می کنند
خودشیفته ها همیشه درست می گویند، همیشه! همان طور که رابطه شما با فرد خودشیفته پیشرفت می کند، پرده ها کنار می روند، آنچه را که فکر می کنند شما می خواهید بشنوید به شما نخواهند گفت. بحث ها و دعواها به مرور، شدیدتر و بیشتر خواهد شد. این دعواها هیچ برنده ای نخواهد داشت زیرا خودشیفته ها منطقی پاسخ نمی دهند، مگر زمانی که ببینند دارند به خواسته خود می رسند.
آنها چیزهای زیبا و خوب را دوست دارند
در واقع منظور ما این نیست که همه افرادی که وسواس در خرید دارند یا همه افراد مادی گرا انسان هایی خودشیفته هستند یا اینکه همه افراد خودشیفته مبتلا به اختلال وسواس در خرید هستند، اما یکی از ویژگی های اصلی و برجسته خودشیفتگی میل به نشان دادن برخورداری از جایگاه و شان و مرتبه ای بالا است که این معمولا با استفاده از اشیاء و مادیات انجام می شود. به عنوان مثال، برخی اوقات یک فرد مبتلا به اختلال وسواس در خرید به شما می گوید که چیزی را با قیمت بسیار خوبی خریده است اما فرد خودشیفته در چنین موقعیتی بر فاخر بودن و برجسته بودن آن کالا در شرایطی خاص تاکید می کند. مثلا فرد خودشیفته به شما می گوید که چیزی را از برند فراری خریده است اما در مورد قیمت خوبی که در این معامله عاید او شده است حرفی نمیزند.
آنها این فرد بی عیب و کامل را در زندگی خود پرستش می کنند
درست است که او خود را فرد بی عیب و کاملی می داند اما حتما یک فرد را برای ستایش خود پیدا می کنند. بت فرد خودشیفته از نظرش کامل ترین است و او می خواهد از او تقلید کند و به شکلی بچه گانه این کار را انجام می دهد. غفلت عاطفی در دوران کودکی می تواند علت خودشیفتگی باشد. این غیر معمول نیست که بت خودشیفته یک وضعیت یا نماد جنسی باشد.
افرادی دوست داشتنی هستند، حداقل در نخستین نگاه
افراد خودشیفته در نخستین برخورد عالی دیده می شوند؛ افرادی با شخصیت، خوش سیما و کاریزماتیک و به همین دلیل است که در مصاحبه های کاری عملکرد بسیار خوبی نشان می دهند. کامبل میگوید: اغلب نخستین تصویری که از یک فرد خودشیفته می بینید تصویری بسیار مثبت است اما در طولانی مدت این تصویر منفی تر می شود و به همین دلیل هم شما حیرت زده می شوید. مثلا ناگهان می گویید: ” خدای من! این همون آدمی هست که من استخدام کرده بودم؟ انگار که الان با یک آدم دیگه روبهرو هستم.”