اخبار روان شناسی

چرا برخی از افراد در روابط زناشویی خود موفق تر عمل می کنند؟

خدمات تن دار نیک
  • مرجع آزمون های آنلاین رایگان
  • شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
  • فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
  • ارائه آموزش های صوتی و تصویری
  • ارائه مطالب علمی و روان شناسی
  • گروه سنی کودکان تا بزرگسالان

این روزها افراد زیادی با شکایت نارضایتی از زندگی زناشویی به کلینیک ها مراجعه می کنند. بسیاری از این افراد با این سؤال مراجعه می کنند که: «باید چه کاری انجام دهم تا شریک زندگی ام بیشتر به من توجه کند؟» و یا سؤالاتی که هدف نهایی «چگونگی تغییر دادن فرد مقابل» است. روانشناسان بیان می کنند کسانی که در روابط رمانتیک خود شادتر می باشند، به جای تمرکز بر روش های نامتعارف به دست آوردن محبت و یا تغییر دادن فرد مقابل؛ انرژی بیشتری روی رشد شخصی خود می گذارند. یکی از مهم ترین قدمها در ساختن رابطه موفق، نقطه آغازین آن است.

روانشناس باید بتواند با مفهوم سازی ۴ مفهوم بعدی و کمک به مراجع برای ارتقای فردی، در ساختن رابطه موفق به مراجع کمک کند.

1.فرد باید خود و احساساتش را به خوبی بشناسد.

بسیاری از افراد در واقع شناخت دقیقی از خود ندارند. زمانی که فرد با شناخت ناکافی از خود، نیازهایش و احساساتش وارد رابطه ای شود، به احتمال بیشتری آن رابطه به شکست منجر می شود. وقتی فرد دیدگاه روشنی نسبت به خود نداشته باشد نمی تواند طرف مقابل را هم نسبت به خود، آگاه کند و با انتظارات گنگ و مبهم وارد رابطه میشود. همین مسئله سبب می شود پاسخ دلخواه از شریکش نگرفته و کم کم دچار احساس نارضایتی شود. از سوی دیگر عدم شناخت کافی سبب می شود فرد در موقعیت وابسته قرار بگیرد. افرادی که با این موقعیت وارد رابطه می شوند انتظار غیر معقول از رابطه دارند. برای مثال انتظار دارند طرف مقابل باید بداند چگونه آنها را خوشحال کند. اینکه فرد انتظار داشته باشد طرف مقابل بدون هیچ صحبتی از علایق و خواسته های او آگاهی داشته باشد تنها یک فانتزی بوده که به مرحله عمل نمی رسد.

به مراجع آموزش دهید که احساساتش را بشناسد، به آنها از بیرون نگاه کند و آنها را نام گذاری کند. سپس در مورد این احساسات با دیگران صحبت کند و خواسته هایش را بیان کند. نکته مهم در این تمرین این است که فرد انتظار جبران مشکلات قبلی را در رابطه نداشته باشد بلکه تنها بر روی بهبود ارتباط در آینده تمرکز کند.

2. فرد باید چیزی که دیگران در مورد خودشان بیان می کنند و نشان میدهند را باور کند.

همان طور که در اول بحث گفته شد، برخی از مراجعین با این شکایت وارد اتاق درمان می شوند که «چگونه می توانم شریک زندگی ام را تغییر دهم» و یا «چگونه می توانم کاری کنم که کسی که به او علاقه مندم، به من توجه کند؟». این طبیعی است که زمانی که مراجع به کسی علاقه مند باشد تمام تلاش خود را برای باور کردن و معنا بخشیدن به رفتارهای او انجام دهد؛ اما باید به مراجعین توضیح داد اگر کسی به آنها بی احترامی می کند، اعتماد به نفس آنها را پایین می آورد و به آنها توجهی نمی کند باید این خصوصیات را به عنوان بخشی از شخصیت آن فرد بپذیرند و انتظار تغییر نداشته باشند. اگر کسی به سادگی به آنها می گوید که «چیزی بینشان نیست»، «به او علاقه ندارد» و یا «احتیاج دارد تنها باشد باید این نشانه را جدی بگیرد و متوجه باشد با آن فرد هم مسیر نخواهد شد. اگر فردی با مراجع به صورت ناپخته رفتار می کند یا به او آسیب می زند، کار فرد این نیست که او را در مسیر بهتری قرار دهد.

به مراجع آموزش دهید واقعیت درونی افراد را به گونه ای که هست ببیند، نه به گونه ای که تمایل دارد در نظر بگیرد. به عبارتی واقع بینی باید جز لاینفک یک رابطه موفق باشد.

3. قرار دادن خود در موقعیت جديد

زمانی که به مراجعین می گویید باید قبل از شروع رابطه روی رشد شخصی کار کنید، به اشتباه تصور می کنند برای این کار باید اطراف خود را از روابط خالی کنند و سپس مشغول خودسازی شوند. این روند باعث می شود که به مرور زمان احساس افسردگی و خستگی کنند و تلاش خود را کم کنند.

به آنها آموزش دهید لازم نیست در تنهایی و به دور از رابطه با آدم های دیگر، روی رشد شخصی شان کار کنند. صحبت کردن با افراد، بررسی نقاط ضعف و قوتشان در ارتباط و بررسی رفتارهایشان بهتر می توانند روی رشد ش خصی خود، کار کنند و از دیگران نیز بازخورد دریافت کنند. مراجع باید بداند اگر تنها در یک موقعیت ثابت قرار گیرد، مغز به آن وضعیت عادت می کند و هیچ گاه تغییری در روند آن رخ نمی دهد. مغز برای تغییر به محرک نیاز دارد بنابراین لازم است در حین تمرینات لازم بر رشد شخصی، موقعیت هایی برای امتحان کردن آموخته ها نیز فراهم کرد.

4. جدا ماندن روان شناختی از شریک زندگی

بسیاری از مراجعین از نظر روانشناختی به شریک زندگی خود وابستگی زیادی دارند. برای مثال افرادی که بدون کسب نظر از طرف مقابل دست به هیچ اقدامی نمی زنند (حتی یک خرید ساده)، کسانی که دائما انتظار دارند شریک زندگی شان مثل والدینشان از آنها مراقبت کند، کسانی که از نظر عاطفی به فرد مقابل بسیار وابسته اند و تغییر حالت وی، آنها را نیز از نظر روانی به هم می ریزد و…

باید در نظر داشت که یک رابطه سالم زمانی شکل می گیرد که هرکس، به صورت مستقل و با تمامیت خود وارد رابطه شود نه اینکه برای کامل شدن یک ارتباط را آغاز کند. مستقل بودن به این معنی نیست که فرد از بودن با شریک زندگی اش احساس لذت نمی کند و یا نباید خواسته های خود را با او شریک شود بلکه به این معنی ست که فرد باید بتواند به راحتی برای زندگی شخصی اش و در همه مراحل تصمیم بگیرد، پرسیدن نظر از دیگران خوب است تا جایی که تصمیم گیری نهایی بر عهده فرد باشد و به نظرات دیگران وابستگی نداشته باشد. اگر انسانی به صورت ناتمام وارد رابطه شود، همواره یک وزنه بر دوش ارتباط خواهد انداخت که باعث می شود حتی بهترین روابط نیز در مرور زمان به همین علت سمی شوند. بنابراین باید به آموخت برای اینکه بتوانند رابطه مناسبی را شروع کنند و یا حتی رابطه خود را که در مرور زمان خراب شده، احیا و یا بازسازی نمایند ابتدا باید به درک عمیق از خود و نیازهای شخصی شان برسند، واقع بینی خود را افزایش دهند و برای ساختن رابطه تلاش کنند. باید دانست که روابط خوب به دست آوردنی نیستند بلکه ساخته میشوند.

این روزها افراد زیادی با شکایت نارضایتی از زندگی زناشویی به کلینیک ها مراجعه می کنند. بسیاری از این افراد با این سؤال مراجعه می کنند که: «باید چه کاری انجام دهم تا شریک زندگی ام بیشتر به من توجه کند؟» و یا سؤالاتی که هدف نهایی «چگونگی تغییر دادن فرد مقابل» است. روانشناسان بیان می کنند کسانی که در روابط رمانتیک خود شادتر می باشند، به جای تمرکز بر روش های نامتعارف به دست آوردن محبت و یا تغییر دادن فرد مقابل؛ انرژی بیشتری روی رشد شخصی خود می گذارند. یکی از مهم ترین قدمها در ساختن رابطه موفق، نقطه آغازین آن است.

روانشناس باید بتواند با مفهوم سازی ۴ مفهوم بعدی و کمک به مراجع برای ارتقای فردی، در ساختن رابطه موفق به مراجع کمک کند.

1.فرد باید خود و احساساتش را به خوبی بشناسد.

بسیاری از افراد در واقع شناخت دقیقی از خود ندارند. زمانی که فرد با شناخت ناکافی از خود، نیازهایش و احساساتش وارد رابطه ای شود، به احتمال بیشتری آن رابطه به شکست منجر می شود. وقتی فرد دیدگاه روشنی نسبت به خود نداشته باشد نمی تواند طرف مقابل را هم نسبت به خود، آگاه کند و با انتظارات گنگ و مبهم وارد رابطه میشود. همین مسئله سبب می شود پاسخ دلخواه از شریکش نگرفته و کم کم دچار احساس نارضایتی شود. از سوی دیگر عدم شناخت کافی سبب می شود فرد در موقعیت وابسته قرار بگیرد. افرادی که با این موقعیت وارد رابطه می شوند انتظار غیر معقول از رابطه دارند. برای مثال انتظار دارند طرف مقابل باید بداند چگونه آنها را خوشحال کند. اینکه فرد انتظار داشته باشد طرف مقابل بدون هیچ صحبتی از علایق و خواسته های او آگاهی داشته باشد تنها یک فانتزی بوده که به مرحله عمل نمی رسد.

به مراجع آموزش دهید که احساساتش را بشناسد، به آنها از بیرون نگاه کند و آنها را نام گذاری کند. سپس در مورد این احساسات با دیگران صحبت کند و خواسته هایش را بیان کند. نکته مهم در این تمرین این است که فرد انتظار جبران مشکلات قبلی را در رابطه نداشته باشد بلکه تنها بر روی بهبود ارتباط در آینده تمرکز کند.

2. فرد باید چیزی که دیگران در مورد خودشان بیان می کنند و نشان میدهند را باور کند.

همان طور که در اول بحث گفته شد، برخی از مراجعین با این شکایت وارد اتاق درمان می شوند که «چگونه می توانم شریک زندگی ام را تغییر دهم» و یا «چگونه می توانم کاری کنم که کسی که به او علاقه مندم، به من توجه کند؟». این طبیعی است که زمانی که مراجع به کسی علاقه مند باشد تمام تلاش خود را برای باور کردن و معنا بخشیدن به رفتارهای او انجام دهد؛ اما باید به مراجعین توضیح داد اگر کسی به آنها بی احترامی می کند، اعتماد به نفس آنها را پایین می آورد و به آنها توجهی نمی کند باید این خصوصیات را به عنوان بخشی از شخصیت آن فرد بپذیرند و انتظار تغییر نداشته باشند. اگر کسی به سادگی به آنها می گوید که «چیزی بینشان نیست»، «به او علاقه ندارد» و یا «احتیاج دارد تنها باشد باید این نشانه را جدی بگیرد و متوجه باشد با آن فرد هم مسیر نخواهد شد. اگر فردی با مراجع به صورت ناپخته رفتار می کند یا به او آسیب می زند، کار فرد این نیست که او را در مسیر بهتری قرار دهد.

به مراجع آموزش دهید واقعیت درونی افراد را به گونه ای که هست ببیند، نه به گونه ای که تمایل دارد در نظر بگیرد. به عبارتی واقع بینی باید جز لاینفک یک رابطه موفق باشد.

3. قرار دادن خود در موقعیت جديد

زمانی که به مراجعین می گویید باید قبل از شروع رابطه روی رشد شخصی کار کنید، به اشتباه تصور می کنند برای این کار باید اطراف خود را از روابط خالی کنند و سپس مشغول خودسازی شوند. این روند باعث می شود که به مرور زمان احساس افسردگی و خستگی کنند و تلاش خود را کم کنند.

به آنها آموزش دهید لازم نیست در تنهایی و به دور از رابطه با آدم های دیگر، روی رشد شخصی شان کار کنند. صحبت کردن با افراد، بررسی نقاط ضعف و قوتشان در ارتباط و بررسی رفتارهایشان بهتر می توانند روی رشد ش خصی خود، کار کنند و از دیگران نیز بازخورد دریافت کنند. مراجع باید بداند اگر تنها در یک موقعیت ثابت قرار گیرد، مغز به آن وضعیت عادت می کند و هیچ گاه تغییری در روند آن رخ نمی دهد. مغز برای تغییر به محرک نیاز دارد بنابراین لازم است در حین تمرینات لازم بر رشد شخصی، موقعیت هایی برای امتحان کردن آموخته ها نیز فراهم کرد.

4. جدا ماندن روان شناختی از شریک زندگی

بسیاری از مراجعین از نظر روانشناختی به شریک زندگی خود وابستگی زیادی دارند. برای مثال افرادی که بدون کسب نظر از طرف مقابل دست به هیچ اقدامی نمی زنند (حتی یک خرید ساده)، کسانی که دائما انتظار دارند شریک زندگی شان مثل والدینشان از آنها مراقبت کند، کسانی که از نظر عاطفی به فرد مقابل بسیار وابسته اند و تغییر حالت وی، آنها را نیز از نظر روانی به هم می ریزد و…

باید در نظر داشت که یک رابطه سالم زمانی شکل می گیرد که هرکس، به صورت مستقل و با تمامیت خود وارد رابطه شود نه اینکه برای کامل شدن یک ارتباط را آغاز کند. مستقل بودن به این معنی نیست که فرد از بودن با شریک زندگی اش احساس لذت نمی کند و یا نباید خواسته های خود را با او شریک شود بلکه به این معنی ست که فرد باید بتواند به راحتی برای زندگی شخصی اش و در همه مراحل تصمیم بگیرد، پرسیدن نظر از دیگران خوب است تا جایی که تصمیم گیری نهایی بر عهده فرد باشد و به نظرات دیگران وابستگی نداشته باشد. اگر انسانی به صورت ناتمام وارد رابطه شود، همواره یک وزنه بر دوش ارتباط خواهد انداخت که باعث می شود حتی بهترین روابط نیز در مرور زمان به همین علت سمی شوند. بنابراین باید به آموخت برای اینکه بتوانند رابطه مناسبی را شروع کنند و یا حتی رابطه خود را که در مرور زمان خراب شده، احیا و یا بازسازی نمایند ابتدا باید به درک عمیق از خود و نیازهای شخصی شان برسند، واقع بینی خود را افزایش دهند و برای ساختن رابطه تلاش کنند. باید دانست که روابط خوب به دست آوردنی نیستند بلکه ساخته میشوند.

منبع
ravanboneh
نمایش بیشتر

ریحانه نصر اصفهانی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: