پرخاشگری

7 راه برای متوقف ساختن خشونت در همه سنین

با مشاهده تصویر یک انسان خشن، تصور اینکه او زمانی کودکی معصوم بوده است، دشوار است. آیا چیزی تحت عنوان خشن متولد شدن وجود دارد؟ آیا واقعاً “ذات بد” در حقیقت زندگی انسان وجود دارد؟

مانند بسیاری از خصیصه ها، خشونت شامل تعامل میان ژنتیک و محیط است. ممکن است ما توانایی تغییر DNA ای که با آن به دنیا آمده ایم را نداشته باشیم، اما می توانیم نحوه بیان این ژن ها را کاملاَ کنترل کنیم. با وجود همه عواملی که نقش آن ها در خشم ثابت شده است دیگر نمی توان گفت که افراد خشن قطعاَ “با این خصلت متولد شده اند”. اقدامدات متعددی برای اجتناب از خشونت می توان انجام داد و به ندرت کسی دیده می شود که اصلاح نا پذیر باشد.

خشونت حاصل ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روانی است؛ به ویژه مواردی که مواجهه با آسیب پذیری، شرم و تحقیر را افزایش می دهند. پیشگیری از خشونت باید دربرگیرنده عکس این موارد باشد: اطمینان از احساس امنیت، مراقبت و ارتباط با دیگران و در عین حال اطمینان از داشتن حس سالم و واقع بینانه از عزت نفس و با ارزش بودن.

طبق نظر روانشناسان و روانپزشکان عوامل محیطی متعددی در خشونت نقش دارند. این موارد شامل اتفاقات نامطلوب کودکی مانند سوءاستفاده، بی توجهی، ضربه ی روحی، باخت و ترک تحصیل می شوند. قربانیان فقر، کودکانی که نیاز های اساسی خود بی بهره اند و با مراقبت های بهداشتی ضعیف یا سوء تغذیه دست و پنجه نرم می کنند، بیشتر در معرض خشونت هستند.

مادر دو پسر دوقلویی را می شناختم که پدرشان را در کودکی از دست داده بودند. او که برای تأمین خانواده خود در دو جا مشغول به کار بود، فرصت کمی داشت و اغلب پسران خود را تنها می گذاشت. یکی از دوقلو ها سر خود را با کتاب گرم کرده بود و به تحصیل پناه برده بود. پسر دیگر برای تخلیه آشفتگی درونی خود به یک گروه اراذل و اوباش ملحق شد. این ترکیب از بی توجهی و ضربه ی روحی، هر چند غیر عمدی، زمینه پرورش رفتار های خشونت آمیز را فراهم کرد. در غیاب یک عرصه ی سازنده – مانند مدرسه، مشاوره یا والدین در دسترس – یکی از پسران او با مبارزه اجتماعی و عاطفی بزرگ روبرو شد و مسیری به سوی خشونت و جنایت در پیش گرفت، در حالی که دیگری توانست تلاش خود را به سوی یک “کار مثبت” سوق دهد.

بیان احساسات کودک

بنابراین چگونه می توان مانع خشونت کودکان شد؟ و با افرادی که قبلاً تمایلات خشونت بار نشان داده اند، چه رفتاری می توان داشت؟ در اینجا شماری از اقدامات متوقف ساختن خشونت در میان کودکان، نوجوانان و بزرگسالان مطرح شده است. این لیست خطاب به والدین است، اما در واقع در مورد هر شخصیت تأثیرگذار در زندگی کودک صدق می کند.

1. ایجاد وابستگی

اطمینان حاصل کنید کودکان در زندگی خود از حمایت بزرگسالان برخوردارند. تحقیقات نشان داده است که کودکان برای داشتن رشد شاد و سالم به حداقل 5 بزرگسال حامی نیاز دارند. این تنها والدین نیستند که بر روی فرزندانشان تأثیر می گذارند. پدربزرگ و مادربزرگ ها، عمه ها، عمو ها، معلمان، مشاوران و دوستان خانوادگی نیز می توانند به عنوان الگو های نقش مثبت برای فرزندان ما عمل کنند. والدین ممکن است با ایجاد محیط بسته پیرامون خود، به خود و فرزندانشان آسیب رسانند. از افراد مهربان، دلسوز و با اخلاق دعوت کنید که از ابتدا در زندگی فرزند شما درگیر شوند.

کمک به ایجاد وابستگی، هم در مورد کودکان و هم برای بزرگسالانی که تمایلات خشونت آمیز نشان می دهند، حائز اهمیت است. اثبات شده است كه وابستگی به كسی، چه از سوی خانواده و چه از طریق برنامه توانبخشی، حتی به افراد بسیار خشن نیز در ایجاد یک تغییر واقعی کمک می کند. تحقیقات حاکی از این است که کمک به زندانیان خشن در ایجاد وابستگی می تواند از خشونت جلوگیری کند.

2. ایجاد (شکل گیری) وجدان

با الف) درک فرزندانتان، ب) عدم اعمال خشونت در برابر آن ها، ج) فراهم كردن محیطی امن و ایمن برای آن ها و د) حمایت از آن ها در هنگام شکست، به فرزندان خود در شکل گیری وجدان كمك كنید. همه ما به عنوان والدین اشتباه می کنیم، اما با اعتراف و عذرخواهی صریح از این اشتباهات، به فرزندانتان نشان دهید که شما انسان هستید، آن ها مقصر نیستند، و آن ها نیز باید مراقب باشند.

در مصاحبه ای که من در تهیه فیلم مستند “آوای خشم” با زندانی دارای سابقه ی خشونت داشتم، وی اظهار داشت که در مدت زمانی که در یک برنامه فشرده درمانی در زندان شرکت می کرد، “وجدان او رشد یافته است”.

3. افزایش همدلی

به فرزند خود در رشد همدلی کمک کنید. صحنه ای را تصور کنید که کودک شما در پارک، کودک دیگری را زده است. احتمالاً شما در آن لحظه اصرار دارید که آن ها عذرخواهی کنند، اما برای حس همدلی چه باید کرد؟ پوزش خواستن در زمانی که کودک معنی آن را نداد ممکن است بی معنی باشد. در این مواقع از فرزند خود بخواهید بگوید چه حسی خواهد داشت اگر خودش مورد ضرب و شتم قرار گیرد. این امر به کودک کمک می کند تا ضمن ابراز دلسوزی و همدردی، بفهمد آسیب زدن به دیگران چگونه است.

ارام سازی کودک

زندانیان می‌توانند همدلی را از طریق برنامه ‌های مداخله‌ ای موثر مانند گروه ‌های تاثیر گذار قربانی، که در آن قربانیان خشونت در مورد تجربه خود با زندانیان صحبت می‌ کنند، آموزش ببینند. سیستم زندان سن فرانسیسکو با استقبال از این تکنیک، یک استراتژی درمانی را به کار گرفت که کاهش ۸۰ درصدی ارتکاب به جرم (ارتکاب مجدد زندانیان آزاد شده به جرم) را در پی داشت.

4. جلب توجه

به کودکان توجه کنید – نوجوانان بیش فعال به توجه بیشتری نیاز دارند. آن‌ ها در مراکز باز پروری نوجوانان دریافتند که حبس انفرادی بد ترین چیز برای یک نوجوان بد رفتار است. محرومیت کودک از خدمات و تماس به آن ها آسیب می رساند؛ رفتار آن ها نشان دهنده نیاز به ارتباط بیشتر بزرگسالان است. با جدا کردن آن ها، زمانی که اقدام آن ها در راستای جلب توجه، هرچند توجه منفی است، ما به چرخه مجازات دامن می زنیم. تشدید رفتار در زمان اقدام نوجوانان، ضمن شکستن چرخه مجازات، احتمال بروز خشونت در آن ها را نیز کاهش می دهد. این امر حتی در نوجوانانی که تمایلات روانی دارند نیز مؤثر است.

5. ایجاد عزت نفس

به کودک خود کمک کنید چیزی پیدا کند که در آن خوب باشد و برای آن دستاورد ها مورد تحسین حقیقی قرار گیرد. تحسین کاذب موجب غرور شخص می شود و کمکی به تقویت حس واقعی ارزش یا عزت نفس آن ها نمی کند. با این وجود، شناخت کودکان در مورد دستاورد های صادقانه و توانایی های حقیقی شان به آنها کمک می کند به ارزش خود پی ببرند.

در واقع مشخص شده است غرور به بروز خشم کمک می کند. در مقابل، فراهم آوردن امکان کمک زندانیان به سایر افراد و کسب حس ارزشمندی توسط آن ها، نتایج بسیار مثبتی دارد. در مدل عدالت ترمیمی، که زندانیان از آن بهره مند می شود، بسیاری از افراد مجری این برنامه پیش از این از شرکنندگان آن بوده اند.

6. پرهیز از مجازات سخت

از تنبیه شدید کودک بپرهیزید. ما با خشن، بد رفتار یا بی تفاوت بودن نسبت به فرزندان خود، به عنوان الگوی آنها عمل می کنیم. ما به آنها یاد می دهیم بی تفاوت و غیر قابل کنترل و خشمگین باشند. ما باید به چگونگی نظم و انضباط فرزندانمان توجه داشته باشیم. مطمئن شوید تنبیه ما ناشی از مراقبت و نگرانی درمورد احساس و رفتار آنهاست و از مشکلات عاطفی خودمان ناشی نمی شود.

همدلی با کودک

مجازات سخت در زندان‌ ها، این مراکز را به چیزی که جیمز گیلیگان از آن تحت عنوان “دانشگاه جرم” یاد می‌ کند، تبدیل می‌ کند. ما با متمرکز ساختن تلاش های خود در زمینه آموزش و درمان به جای تنبیه، مانع از بروز خشونت در بسیاری از زندانیان پس از آزادی می شویم، قربانیان احتمالی خشونت در آینده را نجات می دهیم، و مالیاتی که برای دستگیری مجدد زندانیان پرداخت می شود را پس انداز می کنیم.

7. یادگیری روش های آرام سازی

به فرزندان خود یاد دهید چطور ناراحتی خود را تسکین ببخشند. بهترین راه برای انجام این کار، الگو شدن برای آن هاست. آنچه حائز اهمیت است این است که انعطاف ‌پذیری، حل مساله و استراتژی‌ های غلبه خود را در حضور کودکان خود نشان دهید. این به معنی قوی نشان دادن یا پنهان کردن احساسات شما نیست. این به معنی بروز راهکار های سالم برای کنترل تعارض و احساس در زندگی خود و تشویق آن‌ ها به انجام همین کار است.

برنامه Manalive سان د‌فرانسیسکو در آموزش تکنیک ‌هایی به زندانیان مرد در مورد شناسایی زمان برانگیخته شدن و زدن دکمه توقف در لحظات تنش زا، موفق بوده‌ است. پس از آن، این مردان قادر به تصمیم گیری درست هستند. آنها دیگر عواطف پرخاشگرانه خود را با افکار مخرب نسبت به دیگران تغذیه نمی کنند، و این امر به نوبه خود، آنها را از انجام اقدامات خشونت بار باز می دارد. برنامه هایی مانند Manalive با آموزش گفتگو و “برقراری ارتباط با عواطف خود و همدل و بخشنده بودن نسبت به خود و دیگران” به توانبخشی مردان پرخاشگر کمک کرده است.

نه در سطح سیاسی و نه در سطح اجتماعی، نباید از کسانی که درگیر بوده و در زمینه ارائه خدمات برای کمک به آموزش این جمعیت تلاش می کنند، غافل شد. در مورد زندانیانی که به دلیل جرایم خشونت ‌بار در زندان به سر می برند، عوامل اثبات شده ای که در کاهش ارتکاب به جرم نقش دارند شامل درمان، آموزش، آموزش مهارت ‌های حرفه‌ ای و درمان سوء مصرف مواد است. در سطح فردی، چه بخواهیم مانع خشونت کودک شویم و چه هدف ما دور کردن فرد از زندگی خشونت بار گذشته وی باشد، باید مهر و محبت خود را نسبت به انسان ها به خوبی پرورش دهیم.

دکتر جیمز گیلیگان در کتاب خود تحت عنوان “خشونت: تأملات پیرامون اپیدمی ملی” چنین نوشته است که “انسان نمی تواند بدون عشق زنده بماند”. روح بدون عشق می میرد. اینگونه است که خشونت می تواند بدون کشتن جسم، روح را بکشد. دو منبع ممکن عشق به خود، عشق به دیگران، و عشق شخص به خود است. از نظر روانشناسان و روانپزشکان کودکانی که از دریافت محبت کافی از دیگران ناکام هستند، در بنا نهادن اندوخته های عشق به خود و توانایی بروز عشق به خود، که مانع از طرد شدن و تحقیر های اجتناب ناپذیری که حتی خوشبخت ترین افراد نیز از آن مصون نیستند، می شود، نا توان اند.
راه حل مسئله خشونت عقب کشیدن نیست، بلکه باید ذهن و قلب خود را به روی آنچه قادر به ایجاد تغییر است باز نگه داریم – و این تغییر با چگونگی بزرگ کردن فرزندانمان از زمان تولدشان آغاز می شود. بعضی مواقع دلایل ریشه ای خشونت، اختلال های افسردگی، اضطراب و وسواس هستند.

نمایش بیشتر

عظیمی

کارشناس ارشد روان شناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
error: