اختلال کمبود توجه و بیش فعالی

آشنایی با اختلال بیش فعالی و نقص توجه

خدمات تن دار نیک
  • مرجع آزمون های آنلاین رایگان
  • شخصیت، ازدواج، روابط، آسیب شناسی
  • فردی، شغلی، تحصیلی، سازمانی و ...
  • ارائه آموزش های صوتی و تصویری
  • ارائه مطالب علمی و روان شناسی
  • گروه سنی کودکان تا بزرگسالان

امروزه بسیاری از والدین از شیطنت زیاد کودکانشان شکایت دارند آنها بیان می­کنند که فرزندانشان مرتب در حال حرکت و فعالیت هستند و نوعی حالت بی قراری و ناآرامی در آنها مشاهده می­شود. آنها علت این فعالیت بیش از اندازه را نمی­دانند و مرتب فرزندانشان را مورد سرزنش قرار می­دهند.

اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)

اکثر کودکان در طول رشد مشکلات رفتاری خاصی پیدا می کنند. یکی از این مشکلات که با شیوع نگران کننده ای هم روبروست، اختلال نقص توجه و بیش فعالی است که به اختصار ADHD نامیده می شود. این اختلال با کاهش توجه و افزایش سطح رفتارهای تخریبی تعریف می شود که متناسب با سن کودک نیست و می تواند تبعات شخصی، تحصیلی و اجتماعی زیادی داشته باشد. معمولا در نیمی از موارد تا بزرگسالی ادامه می یابد و مشکلات جدی در عملکرد تحصیلی ایجاد می کند. همچنین می تواند زمینه ساز بروز مشکلات دیگری مانند رفتارهای خطرساز در بزرگسالی باشد و با توجه به اثرات آن بر رشد و آینده فرد درمان ضروری است.

  • ویژگی های اختلال نقص توجه و بیش فعالی

بسیاری از ما حداقل برخی از علائم بالا را در خود داریم ولی دچار اختلال نقص توجه و بیش فعالی نیستیم. زمانی می توان گفت فردی به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مبتلاست که مجموعه ای از علائم زیر وضعیت تحصیلی یا شغلی و یا ارتباطش را با سایرین را دچار مشکل کند.

›  نقص توجه

ناتوانی از پرداختن توجه به جزئیات، مشکلاتی در توجه پایدار، گوش ندادن، ناتوانی در پیگیری دستورات، گم کردن اشیا، حواسپرتی و فراموشکاری از علائم نقص در توجه هستند. معمولا والدین و معلمین کودکان با اختلال نقص توجه و بیش فعالی را به این صورت توصیف می کنند؛ وقتی با آنها صحبت می کنند به نظر نمی رسد که گوش کنند، تمرکز پایینی دارند، به راحتی حواسشان پرت می شود، نمی توانند تکالیف را به پایان برسانند، در حال خیالپردازیند و بیش از دیگران فعالیت هاشان را تغییر می دهند.

ناتوانی در توجه پایدار مشکلاتی را هم در مدرسه و هم در ارتباط با همسالان بوجود می آورد. زیرا آنها از تخصیص توجه کافی به تکالیفی که به آنها داده می شود عاجزند و همین منجر به عملکرد تحصیلی ضعیف می شود. در ارتباط با همسالان نیز چون قوانین بازی ها را رعایت نمی کنند و می خواهند بازی را به طرق متفاوتی انجام دهند از جمع دوستان طرد می شوند.

گاهی اینطور به نظر می رسد که اگر به فعالیتی علاقمند باشند می توانند آن را به مدت چند ساعت انجام دهند. اما اگر تکلیفی خسته کننده، تکراری، سخت یا تقویت کمی به دنبال داشته باشند، میزان توجه کمی را به آن اختصاص می دهند. البته کودکان با اختلال نقص توجه و بیش فعالی از تکالیفی که مستلزم رفتار آزاد باشند در مقایسه با تکالیفی که مستلزم پاسخدهی و توجه خاص و معین باشند، بیشتر استقبال می کنند.

›  بیش فعالی

بی قراری، ناتوانی از یک جا نشستن، بیش از حد دویدن و پریدن، ناتوانی در آرام و بی سر و صدا بازی کردن، بیش از حد حرف زدن از علائم بیش فعالی اند. معمولا والدین آنها را به صورت همیشه در حال تحرک و یا مانند موتوری که بدون وقفه در حال فعالیت است توصیف می کنند. اظهارنظر در مورد فعالیت های دیگران، پرحرفی در تعاملات اجتماعی و خود گویی آنها هنگام بازی باعث می شود که دیگران آنها را به صورت افرادی پرحرف توصیف کنند. بعضی از بزرگسالان دارای این اختلال ظاهرا بی قراری جسمی ندارند، اما معمولا احساس بی قراری را گزارش می دهند.

›  تکانشگری

وسط حرف دیگران پریدن، ناتوانی در صبر کردن و منتظر نوبت شدن و همچنین مزاحم کار دیگران شدن از مشخصات این افراد است. آن دسته از از انواع اعمال تکانشگرانه که معمولا با اختلال بیش فعالی و نقص توجه همراه است عبارتند از کنترل رفتاری ضعیف، ضعف در بازداری، ناتوانی در به تعویق انداختن ارضا. تکانشگری را به دو نوع تقسیم می شود: تکانشگری فکری و تکانشگری رفتاری. علائم تکانشگری فکری عبارتند از تفکر آشفته و شتاب زده، تکانشگری رفتاری نیز شامل داد زدن، در نظر نگرفتن عواقب اعمال است. آنها معمولا در مواقعی که باید رفتار خود را کنترل کنند از آن عاجزند. هر دو موارد مذکور به ضعف در عملکرد تحصیلی می انجامد.

تکانشگری نه تنها در این کودکان فراگیر است بلکه احتمالا از آن دسته علائمی است که در طول رشد باقی می ماند. وجود رفتارهای پرخاشگرانه و مقابله جویانه احتمالا باعث طرد آنها از گروه همسالان می شود. تصادف در این کودکان بسیار شایع است، همچنین توانایی کمتری در مقاومت در برابر وسوسه و به تاخیر انداختن ارضا دارند. آنها تمایل دارند خیلی سریع پاسخ دهند و حتی زمانی که باید منتظر باشند این مقدار سریعتر هم می شود.

  • عملکرد تحصیلی

در مورد عملکرد تحصیلی کودکان با  اختلال نقص توجه و بیش فعالی، مطالعات نشان می دهند حتی زمانی که هوش کنترل شود این کودکان در خواندن و ریاضی ضعیف تر عمل می کنند. علامت مرکزی این اختلال نقص در یادگیری است. کودکان با این اختلا دارای توانایی سازماندهی ضعیف تر، حافظه ناکارآمد، نقص در مهارت حرکات درشت و ظریف که بر دست خط آنها تاثیر گذار است هستند. کودکان بیش فعال ناموفق تر انگیزه کمتری برای موفقیت دارند، زیرا تلاش های آنها معمولا بی ثمر است. تعامل فاکتورهای مذکور باعث عملکرد تحصیلی در سطح پایین تر و شکست در مدرسه می شود. اینکه کودکان در میانه سال تحصیلی توسط والدینشان به کلینیک ها آورده می شود غیرمتداول نیست.

طی دوران رشد هر یک از علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی می توانند به صورت منفرد در درصد زیادی از کودکان،  نوجوانان و بزرگسالان دیده شوند. اما برای تشخیص گذاری معتبر نیاز به حضور مجموعه ای از علائم است.

به طور کلی اگر کودک یا فرد بزرگسالی به این اختلال مبتلا باشد ممکن است هر کدام این علائم را تجربه کند:

›  بی­دقت هستند، به جزئیات توجه نمی­کنند، خصوصا در مواردی که احساس می­کنند موضوع کسل­کننده است. حواسشان به راحتی پرت می­شود.

›  برایشان سخت است که به صحبت سایرین گوش کنند، به­ همین خاطر مرتب حرفشان را قطع می­کنند یا جمله­شان را برایشان تمام می­کنند، شاید قبل از تمام شدن سوال و حتی بدون فهمیدن کامل منظور سوال پاسخی بدهند، یا در مواقعی که نباید چیزی بگویند حرف می­زنند.

›  برایشان مشکل است که از یک دستورالعمل پیروی کنند.

›  به سختی می­توانند به کارهایشان نظم و ترتیب بدهند. کارهای زیادی را به طور همزمان شروع می­کنند بدون آن­که آنها را به پایان برسانند.

›  تحمل انتظار کشیدن را ندارند و مواقعی که اتفاق خاصی نمی­افتد احساس بی­حوصلگی می­کنند. بی­قرار هستند و نمی­توانند آرام بمانند. یا حتی وقتی جائی نشسته اند دست یا پاهایشان را مدام تکان می دهند.

›  فراموشکار هستند. وسایلشان را گم می­کنند یا یادشان می­رود که آنها را کجا گذاشته­اند.

›  به آسانی تحریک­پذیر، بی­طاقت یا سرخورده می­شوند یا این­که به سرعت از کوره در می­روند.

›  احساس می­کنند ناآرام و عصبی هستند، غلبه بر افکارشان مشکل است و به سختی می­توانید استرس هایشان را کنترل کنند.

›  می­خواهند هر کاری را بدون فکر و تأمل و در همان لحظه انجام بدهند که باعث می­شود به دردسر بیافتند.

  • انواع اختلال نقص توجه و بیش فعالی

اختلال نقص توجه و بیش فعالی شامل دو دسته علامت مهم است: 1) بی ­توجهی، 2) بیش­ فعالی – تکانشگری، 3) مرکب

›  نوع فقط بی توجه  در این کودکان در مقایسه با همسالانشان بی نظمی، آشفتگی و فراموشی بیشتری دیده می ­شود. دائما والدین و معلم ها متوجه می شوند که این کودکان در گوش کردن به صحبت  ها مشکل دارند، تمرکز ندارند و به راحتی دچار حواس­ پرتی می ­شوند. در اتمام تکالیف روزانه مشکل داشته، بیشتر از همسالانشان فعالیت هایشان را تغییر می ­دهند و کمتر کاری را به اتمام می ­رسانند.

›  نوع فقط بیش فعال- تکانشگر  به صورت بی قراری و فعالیت بیش از حد نمایان می گردد. آن ها با سرو صدای زیادی بازی می ­کنند، زیاد حرف می ­زنند، فعالیت­ های دیگران را بهم می ­زنند و کمتر از دیگران قادرند در یک مسیر مشخص، بازی کنند. این کودکان گویی مانند موتور راه می ­روند و دائم در حال حرکتند.

› نوع مرکب   در بسیاری از افراد دارای این اختلال به صورت مرکب وجود دارد و هر دو  دسته علامت همزمان وجود دارند.

  • دلایل اختلال نقص توجه و بیش فعالی

انتقال ژنتیکی از والدین به کودک و اشتباه در شیوه های فرزند پروری در ایجاد یا بدتر شدن این اختلال مهم هستند. البته توجه به این نکته ضروری است این اختلال یک بیماری واحد نیست. بنابراین، احتمالا شماری از عوامل متفاوت که شامل هم وراثت و هم فاکتورهای محیطی هستند برای ایجاد چنین علائمی دخیل اند.  به طور کلی می توان نظریه های سبب شناسی را به دو دسته کلی عوامل زیستی و محیطی تقسیم کرد. نظریات زیستی بر نقش عوامل زیستی در ایجاد علائم تاکید دارند، در حالیکه نظریات محیطی بر عوامل محیطی تاکید می کنند.

›  نظریات زیستی

همیشه اعتقاد بر این بوده است که اختلال نقص توجه و بیش فعالی در خانواده ها با نسبت بالایی بروز پیدا می کند. اما اینکه به چه میزان این انتقال تحت تاثیر توارث است و به چه میزان تحت تاثیر تربیت خانوادگی مورد سوال بوده است. تحقیقات نشان می دهند این اختلال بصورت خانوادگی بروز پیدا می کند و حداقل نیمی از والدین به آن مبتلا هستند و ژن ها نقش مهمی در انتقال آن ایفا می کنند.

›  نظریات محیطی

بر اساس این نظریات فاکتورهای خطر ساز محیطی باعث این اختلال می شوند. پژوهش ها این تفکر عمومی که اختلال نقص توجه و بیش فعالی در نتیجه مصرف غذاها یا افزودنی های خوراکی خاصی است را مورد تایید قرار نداده اند. چندین مطالعه نشان داده اند دوران بارداری و زایمان سخت می تواند ریسک ابتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی را افزایش دهد. همچنین نارسی هنگام تولد نیز ارتباط تایید شده ای با علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی دارد. مواجهه جنین با الکلی که ممکن است مادر مصرف کند باعث بوجود آمدن مشکلات رفتاری، شناختی و یادگیری می شود که بعدها می تواند در این اختلال خود را نشان دهد. همینطور مواجهه با نیکوتین (مادر سیگاری) باعث آسیب های جدی به جنین مخصوصا طی دوران حساس رشدی می شود. فاکتورهای محیطی دیگر که مهم ارزیابی می شوند عبارتند از : محرومیت شدید در دوران اولیه رشد، آشفتگی روانی اجتماعی خانواده، صدمه مغزی آسیب زا.

›  با تمام این احوال نباید از تعامل ژن و محیط در ایجاد اختلال بیش فعالی و نقص توجه غافل بود. به عنوان مثال والدینی که خود مزاج تکانشی دارند علاوه بر اینکه این خصلت را به واسطه ژن ها به کودکانشان انتقال می دهند، با ایجاد محیط خانوادگی آشفته راه را برای بروز این اختلال هموارتر می سازند.

  • میزان شیوع اختلال نقص توجه و بیش فعالی

به طور کلی تقریبا 3 تا 7 درصد از کودکان به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مبتلا هستند و تقریبا در نیمی از موارد علائم به دوران نوجوانی و بزرگسالی کشیده می شوند که منجر به ایجاد مشکلاتی مانند نقص در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی می شوند.

البته باید توجه داشت و کم توجهی، فعال بودن و تا حدی تکانشی بودن در کودکان را نمی توان به حساب اختلال گذاشت. تردیدی نیست هر کدام از علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی در درصد بالایی از کودکان و نوجوانانی که دارای این اختلال نیستند نیز حداقل به شکل متوسط وجود دارد.

به طور کلی نسبت پسران به دختران در ابتلا به این اختلال بیشتر است. از دلایلی که برای این تفاوت وجود دارد می توان به ارجاع کمتر دختران از پسران به مطب ها اشاره کرد. همچنین دخترها رفتارهای مقابله جویانه و مشکلات شناختی کمتری را چه در اجتماع و چه در کلینیک ها نشان می دهند. در جمعیت کلی نیز دختران نقص کمتری در بی توجهی ، خشونت به همسالان و طرد توسط گروه دوستان نسبت به پسران نشان می دهند. به همین دلیل آستانه های بالاتری باید برای پسران در تشخیص مدنظر قرار گیرند.

  • مشکلات همراه با نقص توجه و بیش فعالی

گاهی برخی مشکل ها همراه با اختلال نقص توجه و بیش فعالی رخ می دهند. از آن میان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

›  مشکلات تحصیلی و یا اختلالات یادگیری (مخصوصا اختلال خواندن، بسیاری از کودکانی که مشکل نقص در توجه دارند، در کلاس اول مهارت های اساسی روخوانی را کسب نمی کنند و به همین دلیل از همسالان خود عقب می افتند و بالطبع  پیشرفت تحصیلی آنها به تدریج افت می کند).

›  مشکلات رفتاری (مانند نافرمانی، رفتارهای پرخاشگرانه یا خطرناک)

›  تعاملات اجتماعی ناکارآمد و روابط نامطلوب با همسالان (طرد شدن از سوی همسالان و نداشتن مهارت های اجتماعی یا ناسازگاری در مدرسه)

›  مشکلات خواب

›  ناتوانی در تنظیم هیجان

  • با گذشت زمان چه اتفاقی می افتد؟

در بیش از نیمی از موارد این اختلال با افزایش سن و در دوران نوجوانی رو به بهبود می رود، ولی ممکن است در بزرگسالی هم ادامه پیدا کند. در این صورت معمولا بیش فعالی تخفیف پیدا می کند ولی رفتارهای تکانشی، ضعف تمرکز و ریسک پذیری ممکن است بدتر شوند. این مسائل ممکن است با یادگیری، کار و نحوه ارتباط فرد با دیگران تداخل پیدا کنند. افسردگی، اضطراب، مشکلات بین فردی مانند: مشکل در محل کار یا انتخاب همسر و زندگی مشترک، اختلالات رفتاری، اعتماد به نفس پایین و سوءمصرف مواد در کودکان و بزرگسالان مبتلا به این اختلال شایع است.

  • درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی

از آنجایی که علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی تعامل فرد با خانواده و دوستان، پیشرفت تحصیلی، رشد هیجانی، عزت نفس و بطور کلی کیفیت زندگی را تحت الشعاع قرار می دهند، درمان ضروری است. بررسی ها نشان می دهند که درمان بلند مدت با ترکیبی از دارو درمانی و رفتار درمانی بسیار موثرتر از دارو درمانی صرف است.

به طور کلی می توان درمان های اختلال بیش فعالی و نقص توجه را به دو دسته تقسیم نمود:

  • درمان های دارویی

 که شامل داروهای محرک و غیر محرک هستند. داروهای محرک مانند متیل فنیدیت (ریتالین) و فرآورده های آمفتامین از جمله این داروها هستند. این داروها کوتاه اثرند و تا موقعی که مصرف می شوند می توانند اثربخش باشند. از عوارض جانبی این داروها می توان به سردرد، تهوع، مشکلات خواب و بی اشتهایی اشاره کرد. از جمله داروهای غیر محرک می توان به اتوموکسین هیدروکراید اشاره کرد. اثربخشی این داروها نیز در کاهش تکانشگری و افزایش توجه تایید شده است، اما عوارض جانبی در زمینه های گوارشی، سرگیجه و تحریک پذیری تجویز آنها را با محدودیت هایی مواجه می کند. روانپزشک بر اساس مشخصات هر فرد تصمیم می گیرد که کدام دارو احتمالا برای او مناسب تر است و تا چه زمانی باید آن را مصرف کند.

 به چند نکته در مورد مصرف دارو توجه کنید:

›  اگر مصرف داروها سبب بروز عوارض جانبی شود ، بهترین راه ، مشاوره گرفتن از همان متخصصی است که دارو را تجویز کرده است. در بسیاری از مواقع تجویز های دارویی، روشی آزمون و خطا را در پیش می گیرند. در این مواقع بهتر است که به یک متخصص فرصت کافی داده شود تا با شناختی که از آن کودک خاص و خطاهای قبلی پیدا کرده است اقدام به تشخیص و تجویز کارامد تر بنماید.

 › اگر مصرف دارو ها سبب بروز تیک (حرکات و یا آواهای غیر ارادی ، و ناگهانی و بدون دلیل) شد می بایست بلافاصله مراتب با متخصص در میان گذاشته شود و دارو عوض شود .

›  بسیار به ندرت ممکن است تجویز داروهای محرک برای کودکان زیر سن 5 ، صحیح و اصولی شمرده شود .

›  برای درک صحیح تر از پیشرفت های رفتاری، آموزشی و توجهی کودک پس از مصرف دارو، بهتر است عملکرد او طی یک بازه زمانی نسبتا بلند (مثلا یک هفته) را با عملکرد او در بازه مساوی قبل (هفته ی قبل) مقایسه کرد و از مقایسه یک روز کودک با روز دیگر پرهیز شود.

›  برای مصرف دارو در کودکان دارای مشکلات همراه مانند: میکروسفالی، هیدروسفالی، اختلالات تشنجی، وسواس فکری و . . . می بایست دقت بیشتری صورت بگیرد .

  • درمان های رفتاری

 درمان های رفتاری که به طور معمول استفاده می شوند، عبارتند از: 1) درمان هایی که بر روی خود فرد انجام می شوند، 2) درمان هایی که از طریق خانواده صورت می گیرد.

› درمان های مربوط به کودک یا نوجوان

 در مشاوره به افراد کمک می شود تا ناکامی های خویش را مدیریت کنند و عزت نفس خویش را بسازند. از آنجایی که این کودکان به علت رفتارهای اشتباه، تذکر و تبیه های مداوم از سوی والدین، اصرافیان و معلمان، مستعد پرورش عزت نفس پایین هستند، بخشی از درمان باید معطوف به افزایش عزت نفس در این کودکان باشد، تا جایی که این کودکان بتوانند نقاب کودک شلوغ، تبیل، حواسپرت را از روی خود بردارند. والدین نیز با پذیرش و پاداش رفتارهای جدید، حمایت از تغییرات هر چند کوچک می توانند در افزایش عزت نفس فرزند خود نقش مهمی داشته باشند. نوع خاصی از درمان به نام آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان کمک می کند که نوبت را رعایت کنند و با دیگران شریک شوند و این طریق بتوانند با همسالان خود ارتباط بهتری برقرار کنند.

درمان هایی مانند رفتار درمانی یا رفتار درمانی شناختی که مبنی بر آموزش خود تنظیمی ، برای مثال بازبینی خود، تقویت خود  یا خود آموزی هستند که بر کمبودهای اصلی کودکان مبتلا به این اختلال، مانند تکانشگری، ضعف سازماندهی و رعایت نکردن نظم و قوانین تمرکز می کنند. این درمان ها گاهی از حیطه برنامه های مدیریت فراتر می روند و باعث می شوند دیگر به کنترل و تقویت های والدین یا معلمین احتیاجی نباشد.

›  درمان های مربوط به والدین

آموزش والدین درمان های دیگری نیز وجود دارند که والدین را هدف قرار می دهند و از طریق آنها و تاثیراتی که بر پیامدهای رفتار کودکان دارند، کودکان را درمان می کنند. این برنامه ها عمدتا مخصوص کودکان 2 تا 11 ساله هستند و بیشتر به کودکانی کمک می کنند که علاوه بر نشانه های اصلی اختلال نقص توجه و بیش فعالی در خانه حرف نشنوی، نافرمانی، رفتارهای مقابله ای و لجبازی دارند. اجرای این برنامه ها تا حدودی به انگیزه والدین بستگی دارد. چون رفتار کودک وقتی تغییر خواهد کرد که والدین مهارت هایی که در مشاوره کسب کرده اند را در خانه تمرین و به شکل منسجمی اجرا کنند.

یکی از مزایای اصلی مداخلات رفتاری آموزش به والدین در تنظیم تقویت هاست. چنانچه والدین تقویت ها را اشتباه استفاده کنند رفتارهای اشتباه را بیشتر و رفتارهای درست را کمتر می کند. در ضمن کودکان می توانند رفتارهای بهبود یافته را تعمیم دهند. مدیریت وابستگی یکی از پرکاربردترین های این فنون است. این درمان به واسطه تقویت مثبت رفتار مطلوب را شکل می دهد. والدین (یا سایر مراقبین) این فنون را یاد می گیرند و در محیط خانه آنها را با کودکان تمرین می کنند.

نقش کارهای روزانه  والدین همچنین می توانند با مشخص کردن کارهای روزمره منزل کودکان خود را منظم تر نمایند. نوشتن برنامه روزانه به کودک شما یادآوری می کند که در هر زمان معین چه کاری را  باید انجام دهد. این راهکار به افراد دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی در انجام وظایف و تکمیل آنها کمک می کند. برنامه تدوین شده باید زمان مشخصی را برای بیدار شدن، غذا خوردن، بازی کردن، انجام تکالیف منزل، کارهای روزمره، فعالیت ها و خوابیدن وی در نظر بگیرد. در مورد تلویزیون نیز تماشای تلویزیون را در کودکان تنها به دیدن برنامه های مخصوص آنها محدود کنید. تماشای تلویزیون در کودکان زیر 2 سال را توصیه نمی شود و برای کودکان بزرگتر نیز 2 ساعت زمان برای این کار پیشنهاد می شود. برای کمک به رشد و توسعه توجه در کودکتان، فعالیت هایی چون بازی ها، معما، پازل و جدول و مطالعه را گسترش داده و مورد تشویق قرار دهید.

نتیجه این درمان ها و به عوامل بسیاری مانند: ماهیت مشکلات رفتاری، خصوصیات مدرسه و میزان تعهد والدین و معلمین به اجرای منسجم این فنون بستگی دارد.
نوروفیدبک

نوروفیدبک نیز درمانی است که نسبت به درمان های مذکور جدیدتر است. در این درمان فرد به جای بازخورد از اعضای بدن، از کارکردهای مغز خود بازخورد می گیرد. این بازخورد ها به صورت شنیداری یا دیداری ارائه می شوند. این درمان بر اساس یادگیری شرطی بنا نهاده شده است، به طوری که فرد طی روند درمان می آموزد با افزایش و کاهش امواج خاصی آنها را اصلاح کند. وقتی این تغییرات در مسیر دلخواه پاداش داده می شوند، درمان صورت گرفته است. افراد در این درمان می آموزند چه رفتارهایی نامناسب است و در نتیجه آن را تکرار نمی کنند. از آنجایی که این درمان یک روند آموزش دارد و مغز یاد می گیرد که خود را تنظیم کند تعداد جلسات بالاست و نظم در آن اهمیت دارد.

  • راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند:

›  فرزند شما همان کاری را انجام می دهد که شما انجام می دهید فرزندان شما برای این که چگونه در دنیای بیرون رفتار کنند، از رفتار شما الگو می گیرند. شما باید از رفتار خودتان برای راهنمایی فرزندتان کمک بگیرید. اگر می خواهید فرزندتان کلمه «لطفا» را به کار برد، خودتان نباید استفاده از این کلمه را فراموش کنید. اگر می خواهید فرزندتان با صدای بلند صحبت نکند، باید صدای خود را همیشه در حد معقول نگه دارید. فراموش نکنید آنچه که در عمل ثابت می کنید، بسیار مهم تر از آن است که حرفش را می زنید. احساستان را به فرزندتان نشان دهید صادقانه به فرزندتان نشان دهید که رفتار او چه تاثیری در شما می گذارد. احساسات فرزند شما از خود شما تاثیر می پذیرد. شما برای فرزندتان شبیه یک آینه هستید. او احساسات و رفتار شما را دریافت می کند و بازتاب می دهد.

›  راه هایی پیدا کنید که مطمئن شوید وظایف مهمی راکه باید انجام دهد را انجام میدهد. می توانید راه هایی پیدا کند تا به زندگی اش بهتر نظم بدهد.

›  فرزندتان را به کار خوب تشویق کنید وقتی فرزندتان به گونه ای رفتار می کند که شما می پسندید، می توانید او را با جملاتی مثبت تشویق کنید. وقتی فرزندتان تکالیفش را به موقع انجام می دهد، به او بگویید: «من به داشتن پسر یا دختری مثل تو افتخار می کنم».

›  داشتن ارتباط سالم با فرزندتان بسیار مهم است، دوستانه در مقابل فرزندتان زانو بزنید زانو زدن روی زمین به طوری که در مقابل فرزندتان قرار بگیرید و در چشمانش نگاه کنید، یکی از قوی ترین راه های ارتباط مثبت با او است. وقتی به فرزندتان نزدیک می شوید، به او اجازه می دهید تا از صدای شما را بشنود و بر آنچه مورد نظر شماست تمرکز کند. وقتی توجه او را به خود جلب کنید، دیگر لازم نیست با اجبار او را وادار به این کار کنید.

›  برای فرزندتان یک شنونده خوب باشید گوش کردن به عقاید فرزندتان یکی از راه های کنترل کردن آنهاست. فرزند شما برای این که نمی تواند عقاید خود را خوب مطرح کند، دچار نا امیدی می شود. شما می توانید با یک جمله ساده از بروز این نا امیدی جلوگیری کنید؛ مثل «من می دونم تو چه احساسی داری و کاملا درکت می کنم». با این جلمه به او کمک می کنید که بر کشمکش های درونی خود غلبه کند. به او ثابت می کنید عقاید او مورد احترام شماست.

›  به قولتان عمل کنید زمانی که بر اساس قول هایی که داده اید عمل می کنید، چه خوب و چه بد، فرزندتان به شما اعتماد خواهد کرد و به شما احترام می گذارد. بنابراین وقتی به او قول می دهید پس از مرتب کردن اتاقش او را به پارک می برید، باید به قولتان عمل کنید. همچنین وقتی قول می دهید موقعی که با شما به کتابخانه می آید اگر آرام باشد او را به شهر بازی می برید، ولی او بر خلاف نظر شما عمل می کند، اصلا لازم نیست به او اعتراض کنید. فقط به آنچه که قول داده بودید، عمل نکنید. همیشه عمل کردن بسیار مهم تر از حرف زدن در مورد چیزی است.

›  وسایل با ارزش را از دسترس فرزندتان دور نگه دارید وقتی عینک شما وسیله جالبی برای بازی در نظر فرزندتان است، فراموش نکنید که او نمی داند نباید با خیلی از وسایل ضروری بازی کند. کافی است این وسایل را از دسترس فرزندتان دور کنید.

›  مرزهای مشخص بین خودتان و فرزندتان قرار دهید قبل از این که در امور شخصی فرزندتان دخالت کنید، بهتر است از خود بپرسید آیا این دخالت واقعا لازم است؟ بهتر است درخواست ها و دستورالعمل ها و پاسخ های منفی را به حداقل ممکن برسانید تا از بروز کشمکش های درونی و احساسات نا هنجار جلوگیری کنید و به او اجازه دهید که خود را تنظیم کند.

›  فرزند شما باید بداند که با داد و فریاد کاری از پیش نمی برد فرزند شما با داد و فریاد چیزی را از شما می خواهد ولی با توجه کردن به داد و فریادهایش او را بیشتر به این کار تشویق می کنید. در این مواقع به او بگویید نه! یعنی نه! و تحت هیچ شرایطی این کار را برای او انجام نمی دهید. اگر به او بگویید نه یعنی نه، ولی آن کار را برای او انجام دهید، او عادت می کند برای درخواست کوچک ترین چیزی ناله و شکایت کند و می داند در نهایت موفق می شود. باید از ایجاد این حس در فرزندتان جلوگیری کنید و به او یاد دهید که باید قوی باشد.

›  خواسته هایتان را مثبت و آسان با فرزندتان مطرح کنید اگر خواسته ها یتان را واضح و ساده با فرزندتان در میان بگذارید، او می داند که شما از او چه انتظاراتی دارید و تفکر او را در یک مسیر مثبت قرار می دهید. برای مثال به جای استفاده از حالت منفی جمله «در را باز نگذار» از حالت مثبت «لطفا در را ببند» استفاده کنید. سعی کند کلامتان واضح و روشن باشد.

›  به فرزندتان مسئولیت و فرصت تجربه دهید وقتی فرزندتان رو به رشد می رود، مسئولیت رفتارش را به خود او واگذار کنید و به او اجازه دهید تا مراحل طبیعی رشد رفتاری را خودش تجربه کند. لازم نیست که همیشه شما مسئولیت هایش را به او گوشزد کنید. با توجه زیاد به فرزندتان حس مسئولیت پذیری را از او سلب می کنید. شما باید به فرزندتان فرصت دهید تا خودش به نتایج منطقی برسد.

›  هر چیزی را یک بار به فرزندتان بگویید و به او فرصت حرکت دهید. انتقاد دائم از فرزندتان نه تنها کاری از پیش نمی برد بلکه فقط باعث خستگی شما و سرخوردگی فرزندتان می شود. اگر می خواهید فرزندتان با شما همکاری کند، بهتر است با یک بازی ساده از او بخواهید کاری را که می خواهید، انجام دهد. در این بازی شما از فرزندتان در انجام کاری کمک می گیرید، از شماره یک تا شماره ۳ بشمارید، با توجه به کاری که به او سپرده اید زمان بین شماره یک تا۳ را در نظر بگیرید. اهمیت بازی را به او یادآوری کنید و شروع به شمارش کنید. در این فاصله او باید آن کارا انجام دهد.

›  به فرزندتان ارزش دهید و به او نشان دهید که فرد مهمی است فرزند شما دوست دارد که در امور خانواده سهیم باشد. شما می توانید با واگذار کردن کارهای خیلی ساده منزل یا کارهایی که فرزندتان می تواند به سادگی از پس آنها بر بیاید، به او فرصت  مشارکت دهید تا نقش خود را به عنوان یک فرد مهم در امور خانه بازی کند و در پایان او را تشویق کنید. این باعث می شود که فرزندتان اهمیت نقش خود را در خانه احساس کند. هر چه کارهای بیشتری به او بسپارید، او بیشتر تلاش می کند. سپردن کارهای بی خطر منزل به فرزندتان باعث می شوداو تبدیل به فردی مسئول شود به او اعتماد به نفس دهید که حتی به خود شما هم کمک کند.

›  به فرزندتان فرصت دهید خودش از حقوقش دفاع کند در زندگی فرزند شما موقعیت هایی پیش می آید که او باید بتواند بدون جنجال و یا انفعال از حقوق خود دفاع کند. شما باید این موقعیت ها را به صورت ساده برای او فراهم کنید تا درصورت لزوم خود او بتواند از حقوقش بدون کمک شما دفاع کند.

  • نقص توجه و بیش فعالی در نوجوانان و بزرگسالان چگونه خود را نشان می دهد؟

در واقع بسیاری از بزرگسالان مبتلا به بیش فعالی نمی دانند که بهADHD مبتلا هستند و ریشه بسیاری از مشکلات روزمره و مشکلات ارتباطی شان به این اختلال مرتبط است. مشکلاتی نظیر بی نظمی شدید یا بدقولی های فراوان معمولا  به عنوان علایم بیش فعالی بزرگسالان شناخته می شود.

 باید به یاد داشت که این علایم از دوران کودکی وجود دارد و تا سنین بلوغ و بزرگسالی تداوم می یابد و زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. بهترین راه برای تشخیص این عارضه شناسایی مهم ترین علایم آن مانند فراموشی دایمی، بدقولی ، نداشتن تمرکز، بی قراری دائمی و وارسی دائم اشیا و. . . است، اما بسیاری از علایم هم با جزئیات متفاوتی در بزرگسالان خود را نشان می دهد.

بیماران بزرگسال (بچه هایی که با این اختلال بزرگ شده اند)، در بزرگسالی هم علائمی دارند که نشان می دهد آنها هنوز هم بیش فعال هستند. به اینصورت که نمی توانند آرام بنشینند، خوششان نمی آید بدون فعالیت باشند و آرام گرفتن برایشان مشکل است. بعضی فقط وقتی احساس راحتی می کنند که برنامه شان را طوری تنظیم کنند که دائماً فعالیت جسمانی زیادی داشته باشند. آن ها به جای نشستن ترجیح می دهند بایستند. مرتبا در حین انجام کار سراغ کار دیگری می روند، و اگر به زور وادار به کم تحرکی و آرامش شوند ممکن است دچار اضطراب شوند.

مشکلات توجه، بیش فعالی و اختلال هماهنگی، تکانشی بودن (فقدان خویشتن داری)، بی نظمی، زیر پا گذاشتن قوانین اجتماعی، مشکل در برقراری ارتباط با دیگران، بی ثباتی عاطفی و کم تحملی در برابر فشارهای روانی از علائم اختلال بیش فعالی کمبود توجه در بزرگسالان است. البته بسیاری از بزرگسالان متوجه این اختلال در خود نمی شوند.

 

گاهی افراد بیش فعال زمانی که باید کارها و وظایف شان را انجام دهند دچار افکار بیش از حد مثبت و خوش بینی بیش از حد می شوند و این امر باعث می شود از انجام دادن کارهایشان خودداری کنند. نمونه های این خوش بینی ها مثل تخمین خوش بینانه از زمانی است که برای انجام دادن کارها در اختیار دارند و یا توانایی خودشان برای انجام کارها را بیش از آن چه که هست تخمین می زنند. در نتیجه کارهایشان را به موقع تمام نمی کنند و به جاهایی که باید بروند دیر می رسند.

این خوش بینی مفرط از کودکی در افراد بیش فعال مشاهده می شود. هر چند که همه کودکان به طور طبیعی توانایی خودشان را بیش از آن چه هست ارزیابی می کنند، اما کودکان بیش فعال با آن که عملکردشان در بسیاری از موارد از متوسط کودکان پایین تر است، به میزان زیادی عملکرد خودشان را بیش از آن چه هست تصور می کنند. برای مثال تحقیقات تایید کرده اند که بزرگسالان مبتلا به بیش فعالی تصور واقع بینانه ای از مهارت رانندگی خودشان ندارند.

اما این افکار (برای مثال «من می توانم درسهایم را شب امتحان مطالعه کنم») هر چند که به نظر محتوایی مثبت دارند ولی بر عملکرد افراد اثر سوئی دارند، در کل برای فرد باری منفی به دنبال خواهند داشت و فرد را به سمت افسردگی و استرس سوق می دهد. آنها با رفع نگرانی فرد باعث می شوند که فرد به جای انجام دادن کارهای ضروری به وقت گذرانی بیهوده و بی ثمر بپردازد.

برای بهبود وضعیت لازم نیست که به بررسی درست یا نادرست بودن افکار خوش بینانه پرداخت، بلکه لازم است پیامد و نتیجه آنها را بررسی کرد. به جای تمرکز بر محتوای افکار فرد، باید به تغییر رفتارهای فرد به سمت رفتارهای سازنده تر تمرکز داشت. برای مثال در مواجه با این فکر که «من آدم سخت کوشی هستم و بعدا با کار زیاد این تکلیف را انجام خواهم داد» لازم نیست که سخت کوش بودن یا نبودن فرد مورد بررسی و بحث قرار بگیرد. چرا که فرد ممکن است واقعا سخت کوش باشد و یا در گذشته در مواردی توانسته تکلیفش را با سخت کوشی به موقع تمام کند. اما باید به توجه شود زمانی که این فکر به ذهن فرد وارد می شود نتیجه عملی آن چیست. در بسیاری از موارد این افکار زمانی به ذهن فرد وارد می شوند که او لازم است به انجام دادن کارهای سخت و یا کسالت بار بپردازد، در نتیجه فرد احساس اضطراب و ناراحتی می کند. در این زمان افکار خوش بینانه بروز می کنند، و بعد از افکار خوش بینانه اضطراب فرد برطرف می شود و سپس او به وقت تلف کردن رو می آورد.

برای تغییر شرایط باید فرد بیاموزد زمانی که افکار خوش بینانه به ذهنش وارد شدند، درنگ کند و به جای اجتناب از مسائل بی درنگ به انجام دادن کاری موثر بپردازد.

›  رفتار نادرست (الگوی اجتنابی)  مواجه به یک تکلیف، احساس ناخوشایند، فکر خوش بینانه، وقت تلف کردن و اجتناب از کار اصلی.

›  رفتار درست (الگوی جایگزین)  مواجه با تکلیف، احساس ناخوشایند، فکر خوش بینانه، توجه به وقوع فکر خوش بینانه و مواجه با کار اصلی.

 از دیگر نکات مهم توانایی فرد به اتخاذ اهداف واقع بینانه است. بیش فعالان تمایل دارند اهدافی بیش از حد بزرگ اتخاذ کنند، چون این اهداف و ذکر آنها برای دیگران احساس خوبی در آنها ایجاد می کند. مثلا کسی که اصلا ورزش نمیکند تصمیم می گیرد هر روز دو ساعت ورزش کند. به دنبال چنین اهدافی فرد به زودی شکست می خورد و نتیجه می گرد که کلا آن برنامه (مثل ورزش) را کنار بگذارد. باید به بیش فعالان کمک کرد که درک کنند انتخاب اهداف بزرگ به منظور کاهش اضطراب و ایجاد احساس مثبت صورت می گیرد، ولی کمکی به انجام شدن کارها نمیکند. به همین منظور لازم است برای رسیدن به اهداف برنامه هایی تدریجی و معقول اتخاذ کنند، اهداف را روشن تعریف کنند و در گام های کوچک قدم بردارند. این روش علاوه بر ایجاد احساس موفقیت در رسیدن به اهداف بزرگتر به آنها کمک می کند.

 

منبع
مقالات کانون مشاوران
نمایش بیشتر

عظیمی

کارشناس ارشد روان شناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: